pt 45 : SWEET HOME

319 61 22
                                    

«این قسمت : خانه ی شیرین»


مرد همونطور که سعی می کرد پسر کوچکترو آروم نگه داره ازش کمک خواست : "جونگ کوکا لطفا بهم بگو... هرچی که یادته ممکنه بهم کمک کنه؛ میدونم برات سخته و میدونم تو چه حسی پیدا میکنی ولی عمو نمیتونه آروم بگیره جونگ کوکی.... فکر کردن به اینکه من چطور نفهمیدم افراد مهممو به قتل رسوندن دیوونم میکنه، باید قاتلشونو پیدا کنم باید مردی که برادرم فکر میکرد پدرته پیدا کنم"

پسر با لبهایی که به هم میفشرد سرش رو پایین انداخت
دستهای کشیده و زیبای تهیونگ نرم موهاش رو نوازش کرد تا اون رو آروم کنه

جونگ کوک هنوز آمادگی صحبت دربارش رو نداشت نه حداقل با عموش

ولی این رازها و مخفی کاری ها کم کم داشت به همه آسیب میزد

آروم دست تهیونگ رو گرفت و ثابت روی صورتش نگه داشت با خیره شدن به چشمهای سیاهش که ازش می خواستن کمی تلاش کنه لرز شیرینی تو بدنش افتاد

اون مرد تنها کسی بود که جونگ کوک کنارش آزاد ترین بود

به نرمی به ساعد دستش بوسه زد : "عمو ازم میخواین چیزایی که نمیدونین بهتون بگم؟ میتونم انجامش بدم اما نه تا وقتی که اون فرد شنونده تهیونگ نباشه... تا جایی که بتونم حرف میزنم و شما میتونین ازش بشنوین"

جیهون چند ثانیه سکوت کرد : "... اگه اینطوری راحت تری باشه ولی خواهش میکنم پسرم بزار این داستان حل شه"

تهیونگ دستش رو روی شونه ی پدرش گذاشت : "از اینجا به بعدش رو به من بسپار"

مرد به جونگ کوکی که با سر پایین تو فکر رفته بود نگاه کرد

آروم لب زد : "باهام بیا"

سرش رو تکون داد و دنبال پدرش بیرون رفت : "یهو چیشد!؟ چرا اینطور پریشون و عجولی بابا؟"

جیهون دستش رو با کلافگی روی لبش کشید : "تهیونگ این ماجرا داره کم کم غیر منطقی و عجیب میشه. تحقیق کردیمو معلوم شد که هیچ فیلم و مدرکی از محل حادثه ای که پلیس اعلام کرده بود جی ساب و جیون توش تصادف کردن وجود نداره و ماشینشون هم سالم تحویل گورستان ماشینا داده شده، فهمیدیم که اونا به قتل رسیدن و خون توی اتاق جونگ کوک... اسکیزوفرنی گرفتنش و همه ی اینا... دیوونه کنندس و تمام این مدارک و آسیبا با چیزایی که میدونم تناقض داره؛ باید بفهمم چه اتفاقی برای این خانواده افتاده... برای خانواده من."

تهیونگ با ناراحتی از غم پدرش و جونگ کوک لبهاش رو به هم فشرد و دستش رو روی بازوی جیهون گذاشت : "باهاش صحبت میکنم و بعد خودم هم توی گشتن بهتون کمک میکنم"

𝐃𝐚𝐫𝐤𝐧𝐞𝐬𝐬 𝐌𝐚𝐳𝐞 | 𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤Where stories live. Discover now