pt 29: Midnight drinks

387 85 126
                                    

«این پارت: نوشیدنهای نیمه شب»



دستش رو گرفت و به سرعت کشید

جونگ کوک همراهش دوید تا از خونه دور بشن : "هنوز که نیومده چرا انقدر عجله داری اخه؟"

تهیونگ بی اهمیت به اعتراضش به راه خودش ادامه داد : "اگه زودتر نریم بین راه خودش مارو نبینه راننده ی عوضیش میبینه"

محکم ایستاد و باعث شد تهیونگ هم با تقه ای بایسته

اون خندید : "انقدر از پدربزرگت میترسی کیم؟"

پسر بزرگتر اخم ریزی کرد : "نمیترسم، حوصلشو ندارم"

جونگ کوک ابرویی بالا انداخت : "جدی؟ یعنی نمیترسی مجبورت کنه کاری کنی"

تهیونگ با حرص دستش رو ول کرد : "خوشت میاد سر به سرم بزاری آره؟"

لبخند زد : "شاید"

اون نفس عمیقی کشید

جونگ کوک به کوله ی رو دوش اون نگاه کرد : "اینو برای چی آوردی؟ نکنه میخوای از خونه فرار کنی"

تهیونگ خندید و دوباره به راه افتادن : "نه توش وسایل سرگرمیمون فراهمه"

متعجب به نیم رخش خیره شد : "چه سرگرمی ای؟"

خندید و بدون اینکه جواب بده سمت موتوری که کنار خیابون پارک بود حرکت کرد

نگاهی به در باز خونه ی رو به روش انداخت : "باید سریع باشی، ماسکتم بزن"

جونگ کوک متعجب شونه ای بالا داد و ماسکش رو زد

تهیونگ هم همینکارو کرد و دستش رو کشید

سمت موتور دوید و به سرعت بالاش پرید : "زود باش سوار شو"

جونگ کوک شوکه شده خواست دلیل کارش رو بپرسه ولی با دیدن صدای خداحافظی ای که از خونه ی رو به روشون اومد به سرعت پشت تهیونگ نشست

اون موتور رو روشن کرد و از همون اول گاز داد

مردی که صاحب موتور بودن با شنیدن صداش با وحشت و هول بیرون دوید و با دیدن موتورش و پسرهایی که دور شده بودن داد کشید

جونگ کوک سرش رو برگردوند و با دیدن مرد بیچاره که رو زمین فرود اومد اخم کرد : "این برای چی بود؟ رسما دزدی کردیم کیم"

𝐃𝐚𝐫𝐤𝐧𝐞𝐬𝐬 𝐌𝐚𝐳𝐞 | 𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤Where stories live. Discover now