مین سو برگه ای رو روی میز جلوی سئوجون گرفت و همینطور که بهش اشاره میکرد گفت:
"این مدرک جعلی مهاجرت خودته..در حال حاضر دولت اینجا فکر میکنه از اینجا رفتی."
دو تا کاغذ دیگه توی دستش رو هم جلوی سئوجون گذاشت و ادامه داد:
"این هم برای جونگکوک و یون هی که هنوز توی این کشورن اما به زودی قراره برن."
به مبل پشت سرش تکیه داد و یه پاش رو روی اون یکی انداخت.
"این خونه هم همین امروز قراره به مزایده گذاشته بشه و بعد از بستن قرارداد پولش رو برای جونگکوک میفرستم."
با گفتن این حرف نیم نگاهی به جونگکوک انداخت که به نقطه روبهروش زل زده بود و عصبی پاهاش رو تکون میداد. دوباره نگاهش رو به سئوجون داد که با آرامش مشغول خوندن اطلاعات برگه ها بود و گفت:
"از تصمیمت مطمئنی؟"
سئوجون بدون اینکه نگاهش رو از برگه ها جدا کنه سرش رو تکون داد.
"آره..در موردش خیلی فکر کردم."
همون موقع جونگکوک عصبی از جاش بلند شد و به سمت آشپزخونه رفت. مین سو با دیدن این وضعیت هوفی کشید و پیشونیش رو با سرانگشتهاش ماساژ داد.
"جونگکوک داره داغون میشه!"
سئوجون نفس عمیقی کشید و به پشت برادرش زل زد که با دستهای لرزون داشت برای خودش آب میریخت.
"امروز روز آخریه که کنارشی..من اگه جاش بودم بیشتر از اینا داغون میشدم."
بعد از این حرفِ مین سو، سئوجون تکیه داد و چشمهاش رو بست. این وضعیت داشت برای خودش هم عذاب آور میشد. مطمئنا مرگ اتفاق خوشایندی نیست، اون هم وقتی زندگیت به آرامش رسیده و همه چیز مرتبه، ولی دیگه داشت از این وضعیت خسته میشد، داشت از ناآروم بودن جونگکوک خسته میشد و مرگ بهترین راهش بود.
مین سو سری از روی تاسف تکون داد و از جاش بلند شد تا به آشپزخونه بره. داخل رفت و وقتی به کنار جونگکوک رسید، از کنار به اوپن تکیه داد و بهش نگاه کرد.
"میدونم حرف چرتیه ولی..آرامش خودتو حفظ کن."
جونگکوک که با شنیدن صدای پسر قدبلند به خودش اومده بود، بهش نگاه کرد و بعد از چند لحظه سرش رو تکون داد.
"دارم از درون..میمیرم..مین سو.."
همینطور که تیکه تیکه حرف میزد کم کم چشمهاش از اشک پر شد و صداش لرزون تر که مین سو دستهاش رو باز و آروم بغلش کرد.
"هیششش با گریه کردن چیزی حل نمیشه پس انقدر خودتو عذاب نده باشه؟ برادرت تصمیم خودشو گرفته و خودتم میدونی که صلاح تورو میخواد."
YOU ARE READING
It's A Mistake ❢ Vkook
Fanfiction《این یه اشتباهه》 -برای بار آخر ازت میپرسم سئوجون..اون کجاست؟ +قـ..قربان فکر کنم اشتباه گرفتین..من جونگکوکم.. جئون جونگکوک.. #Vkook /\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\ +واضح نیست که همش سعی داشتم مختو بزنم؟ -آره..ولی اینم واضحه که خیلی وقته مخم ز...