جونگکوک همینطور که صاف نشسته بود تا یون هی نقاشیش رو بکشه زیرچشمی به سئوجون هم نگاه میکرد که مشغول آشپزی بود.
با حداکثر تلاشی که قیافش به هم نخوره زیر لب گفت:
"سئو.."
"هوم؟"
"شام چی داریم؟"
"خودت بلند شو ببین."
"اگه میتونستم بلند شم که از تو نمیپرسیدم!!"
سئوجون خندید و همینطور که سبزی ها رو خورد میکرد شونه ای بالا انداخت.
"اون دیگه مشکل خودته."
جونگکوک حرصی زیر لب فحشی نثارش کرد که همون موقع یون هی با ذوق از جاش بلند شد و نقاشی رو روبهروی جونگکوک گرفت تا نظرش رو بگه.
جونگکوک نقاشی رو گرفت و نگاهی بهش انداخت. سر جمع پنج تا خط و یه دایره بود که توی دایره اَشکال نامفهومی وجود داشت.
ابروهاش رو بالا انداخت و با ذوق گفت:
"با این که قیافم خوب نیست اما تو یه جوری کشیدی که خیلی جذاب به نظر میرسم!!"
"الان به قیافه من توهین کردی؟"
جونگکوک به سمت سئوجون برگشت که این حرف رو زده بود و حالا حق به جانب بهش نگاه میکرد.
"چرا به تو؟"
"مگه قیافه هامون فرقی هم داره؟"
جونگکوک که تازه دو هزاریش افتاده بود خندید و ژست خاصی به خودش گرفت.
"چه حسی داری از اینکه میتونی صاحب صورت جذاب من باشی؟"
سئوجون تک خنده ای کرد و به ادامه آشپزیش رسید.
"خوبه همین الان گفتی قیافه خوبی نداری!"
جونگکوک دستش رو روی میز کوبید و با حرص گفت:
"اون برای این بود که.."
اما با دیدن یون هی که هنوز هم ایستاده بهش زل زده بود حرفش رو خورد. تک سرفه ای کرد و سعی کرد خودش رو جمع و جور کنه.
"نقاشیت عالی بود یون هی، میخوای بدیش به من؟"
همون موقع یون هی به سمت اتاق خودش دویید و داد زد:
"باید تزئینش کنم!!"
جونگکوک گردنش رو کج کرد تا رفتن یون هی رو ببینه و بلند گفت:
"موقع بالا رفتن از پله ها مواظب باش!!"
بعد از شنیدن "باشه" یون هی، بلند شد تا توی غذاها سرکی بکشه. همینطور مشغول ناخونک زدن بود که سئوجون بی مقدمه گفت:
"نظرت در مورد مین سو چیه؟"
با این سوالش جونگکوک به شدت جا خورد، چه نظری میتونست داشته باشه؟
VOUS LISEZ
It's A Mistake ❢ Vkook
Fanfiction《این یه اشتباهه》 -برای بار آخر ازت میپرسم سئوجون..اون کجاست؟ +قـ..قربان فکر کنم اشتباه گرفتین..من جونگکوکم.. جئون جونگکوک.. #Vkook /\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\ +واضح نیست که همش سعی داشتم مختو بزنم؟ -آره..ولی اینم واضحه که خیلی وقته مخم ز...