It's A Mistake ❢ Vkook

◐After story 1◑

همینطور که میخندید و دست سئوجون رو گرفته بود، دورش چرخید و در آخر با کشیدن خودش به سمت عقب و متقابلا کشیده شدن دستش توسط سئوجون تو بغلش افتاد و شروع به نفس نفس زدن کرد. چند لحظه بعد دستش رو از دستش در آورد و با گذاشتن دست هاش دور گردنش ازش آویزون شد:

"هیچ..انرژی ای..دیگه..برام..نمونده!"

"حس میکنم کافیه جونگکوک! خوب انجامش میدی مطمئن باش!"

سئوجون همینطور که دستش رو پشت برادرش می‌کشید گفت و جونگکوک هم با خستگی "هوم" ای کرد.

"بالاخره رقصت داره پیشرفت میکنه بچه جون!"

با صدای مین سو از سئوجون جدا شد و بهش نگاه کرد که داشت آهنگ رو خاموش میکرد.

"نمیتونی حرف نزنی نه؟"

به سمت برادرش برگشت که مثل همیشه داشت میخندید و گفت:

"اصلا این چرا هر روز اینجاست؟"

سئوجون مچ دست جونگکوک رو گرفت و بی هوا یه دور، دور خودش چرخوند و بعد اون رو روبه‌روی خودش متوقفش کرد.

"تو روی یاد گرفتن رقص تمرکز کن!"

بعد از زدن چشمکی لپش رو آروم کشید و رفت تا برای خودشون آب بیاره.

"چه خوش خیالی تو! جدا فکر کردی تو اون مهمونی می‌تونی با کیم تهیونگ برقصی؟!"

دوباره این مین سو بود که همینطور که روی مبل لم داده بود با خباثت این رو به جونگکوک میگفت و پسر قدکوتاه تر هم با حداکثر تلاشی که داشت جلوی خودش رو میگرفت تا نره و خفه‌اش نکنه بهش نگاه کنه.

"چطور؟"

"بهش فکر کن! یه مهمونی با اون همه کله گنده! پسری که با کیم تهیونگ اینطوری برقصه؟ دوست پسرش؟ به نظرت مناسبه که اون همه سهامدار و رئیس کمپانی های مختلف فکر کنن اون گیه؟"

با گفتن این حرف، باد جونگکوک خوابید و بی حال روی مبل نشست، چرا به این قسمت فکر نکرده بود؟

"این همه سال باهاشی و اون حلقه رو هم که یه لحظه از دستت در نمیاری، حداقل به فکر اعتبارش باش!"

جونگکوک با عصبانیت بهش نگاه کرد.

"میشه بپرسم یه دفعه چرا انقدر نگران دوست پسر من شدی؟!"

مین سو با ابروهای بالا رفته شونه ای بالا انداخت که صدای سئوجون به گوششون رسید:

"تو این چند سال جمله ی دعوا نکنید رو چند بار گفتم؟ فکر کنم باید به دستگاه تکرار خودکار بخرم!"

لیوان آبی رو به دست جونگکوک داد و کنارش نشست.

"ته دلش رو خالی نکن مین سو! تهیونگ مطمئنا می‌تونه خودش همه چیزو مدیریت کنه."