کاور از ۱۲ تا ۱۷ سالگی سئوجونه.
اگر متن رو بخونید خودتون متوجه میشین.~~~~~~~~~~~~
جونگکوک نیم نگاهی به بازوش که تو دست تهیونگ بود انداخت."یه سری سوال از آجومایی که بزرگم کرده دارم."
تهیونگ انگار میخواست بیشتر بپرسه و جونگکوک این رو به راحتی میتونست بفهمه اما انگار بیخیال شد و بازوش رو ول کرد.
"باشه..به راننده میگم ببرتت."
این دفعه تهیونگ خواست بره که جونگکوک این اجازه رو بهش نداد.
"خودم میتونم برم، برای چی راننده؟"
"از این به بعد هر جا که میخوای بری باید رانندهام ببرتت، چه دانشگاه و چه محل کارت!"
جونگکوک با ناباوری خنده عصبی کرد و به خودش اشاره کرد.
"یه لحظه فکر کردم وسط یه باند مافیایی گیر افتادم، این کارا یعنی چی؟"
تهیونگ بی حوصله نگاهش رو گرفت و به سمت در اتاق حرکت کرد.
"این کارا برا امنیتت لازمه!"
جونگکوک که هنوز قانع نشده بود و نمیتونست این مسئله رو بپذیره قدم های بلندی برداشت و با ایستادن جلوی تهیونگ راهش رو سد کرد.
"میشه بهم بگی چه اتفاقی افتاده؟"
تهیونگ تو جاش جا به جا شد و هوفی کرد.
"چه اتفاقی باید افتاده باشه؟"
جونگکوک دستهاش رو از هم باز کرد و با مسخرگی گفت:
"نمیدونم تو بگو؟ از صبح دارم اون استرس رو توی چشمهات میبینم و یه جور..یه جور عجیبی به من نگاه میکنی! اگه به خاطر خوابته که.."
"دیگه.."
تهیونگ حرفش رو قطع کرد و انگشت اشارش رو جلوی صورتش تکون داد.
"هیچوقت به اون خواب اشاره نکن، هیچوقت!!"
جونگکوک کلافه دستش رو توی موهای نیمه خشک شدش کشید و با بیچارگی به تهیونگ زل زد.
"حداقل بگو چی دیدی!!"
تهیونگ پوزخند زد. دقیقا بهش چی میگفت؟ میگفت خواب دیدم روی دستای خودم جون بدنت کم کم تخلیه شد؟ یا اصلا خودم باعث مرگت شدم؟
لبهای خودش رو با زبون تر کرد و بعد از گذاشتن دستهاش رو دو طرف صورت جونگکوک، به چشمهاش زل زد.
"بعد از پیدا کردن سئوجون و تموم شدن همه چیز، هر جا میخوای برو! هر جا میخوای زندگی کن! اما تا اون موقع، فقط تا اون موقع به حرفم گوش کن.."
اخم ریزی کرد و ادامه داد:
"خب؟"
جونگکوک که نرم تر شده بود هوفی کرد و دستهای تهیونگ رو از صورتش جدا کرد. میدونست بحث با تهیونگ فایده ای نداره و به هر حال، اگه کسی قرار بود باشه تا هرجایی که میخواد ببرتش برای خودش هم راحتتر بود.
VOUS LISEZ
It's A Mistake ❢ Vkook
Fanfiction《این یه اشتباهه》 -برای بار آخر ازت میپرسم سئوجون..اون کجاست؟ +قـ..قربان فکر کنم اشتباه گرفتین..من جونگکوکم.. جئون جونگکوک.. #Vkook /\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\ +واضح نیست که همش سعی داشتم مختو بزنم؟ -آره..ولی اینم واضحه که خیلی وقته مخم ز...