"احمقِ وحشی!"
همینطور که زیرلب و با حرص به برادرش بد و بیراه میگفت، در ماشینش رو با شدتِ هرچه تمامتر کوبید و قدم های حرصیش رو به بیرون از پارکینگ برداشت.
"فقط کافیه بفهمم جونگکوک یه ذره هم ازت ناراحت شده! اونوقت یه جوری میزنم بین پاهات که تخمات.."
با بالا آوردن سرش و دیدن چانیول دمِ درِ خونش، حرفش رو خورد و قدمهاش ناخودآگاه کند شد. پسر قدبلندتر هم به خاطر نگاه خیرش متوجهش شد و همینطور که بهش زل زده بود تکیش رو از در برداشت.
"اومدی!"
چانیول با لحن نسبتا معذبی گفت که همون موقع روی صورت بکهیون اخم نسبتا غلیظی نشست. جلو رفت تا در خونش رو باز کنه و به همون نسبت هم پسر قدبلندتر عقب رفت.
"بهتره بری!"
"میشه بدونم چرا؟"
چانیول با لحن طبلکاری گفت که بکهیون بالاخره موفق شد قفل در رو باز کنه و کلافه نیم نگاهی بهش انداخت.
"حوصله ندارم. داری میری خونه مراقب خودت باش."
و بعد بدون اینکه منتظر جوابش بمونه داخل رفت و در رو هل داد تا ببندتش اما چانیول با نگه داشتن در این اجازه رو بهش نداد و بعد از زور کوچیکی که زد داخل رفت. بکهیون که حتی با تلاش زیاد هم نتونسته بود در رو به روی پسر قدبلندتر ببنده عقب عقب رفت و با حرص گفت:
"معلوم هست داری چیکار میکنی؟"
چانیول در رو بست و جلوتر رفت.
"تا بهم نگی چرا جدیدا داری اینطوری رفتار میکنی نمیرم!"
"چه رفتاری چی داری برای خودت میگی؟"
بکهیون با صدای بلندی گفت و از اونجا که مطمئن بود آدم روبهروش به این راحتیها بیرون نمیره چرخید تا به اتاقش بره و متقابلا چانیول با قدم های بلندی دنبالش رفت.
"میخوای بگی نمیدونی؟ بیمحلیات، سرد بودنت، حتی الان که نمیخواستی منو تو خونهات راه بدی! اینا چه معنیای میدن؟"
بعد از رسیدن به اتاق، بکهیون به طرف چانیول برگشت و دست به سینه بهش زل زد. بی مقدمه گفت:
"نظرت در مورد اینکه تهیونگ به جونگکوک اعتراف کرد بهش چه حسی داره چیه؟"
چانیول به وضوح جا خورد. به چهرهی بکهیون نمیخورد شوخی داشته باشه اما آخه توی همچین موقعیتی این دیگه چه سوالی بود؟"
"چطور؟!"
"جواب منو بده چان!"
بکهیون با صدای پرحرصی گفت وشروع به کوبیدن پاشنهی پای راستش به زمین کرد که نشون از منتظر بودنش میداد. چانیول کمی به عقب و جلو حرکت کرد و در نهایت با لحنِ گیجی گفت:
STAI LEGGENDO
It's A Mistake ❢ Vkook
Fanfiction《این یه اشتباهه》 -برای بار آخر ازت میپرسم سئوجون..اون کجاست؟ +قـ..قربان فکر کنم اشتباه گرفتین..من جونگکوکم.. جئون جونگکوک.. #Vkook /\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\ +واضح نیست که همش سعی داشتم مختو بزنم؟ -آره..ولی اینم واضحه که خیلی وقته مخم ز...