"به نظرم اینو بگو که تهیونگ همش تو فکر اینه که جوری به فاکم بده که نتونم راه برم"
نفس تو سینه ی جونگکوک حبس شد. حتی یک درصد هم احتمال نمیداد پسر رو به روش همچین حرفهایی رو تو صورتش بزنه و از تعجب و شوک سر جاش خشک شده بود.
انقدر خودش رو به عقب کشیده بود که دستهاش که تکیه خودش قرار داده بودتشون درد گرفته بود و پسر بزرگتر هم انگار قصد نداشت عقب بره.
دهنش چند بار مثل ماهی باز و بسته شده تا حرفی بزنه اما صدایی از گلوش بیرون نمیومد، چی میتونست بگه؟
تهیونگ که تلاش های بی نتیجه جونگکوک برای حرف زدن رو دید نیشخندی زد و خودش رو بیشتر خم کرد، جوری که جونگکوک از روی ناچاری درازکش شد و تهیونگ دستهاش رو دو طرفش گذاشت.
"دوست داری به فاکت بدم؟"
جونگکوک بالاخره قفل زبونش باز شد و با لکنت گفت:
"چـ..چرت و پرت نگو تهیونگ"
"ولی من خیلی خوشم میاد"
پسر بزرگتر آرنجش رو خم کرد و بعد از گذاشتن ساعدهاش دو طرف جونگکوک، یه دستش رو پایین برد و روی دکمه شلوار پسر کوچیکتر گذاشت.
"میخوای همینجا روی زمین امتحانش کنیم؟"
جونگکوک آب دهنش رو قورت داد و با استرس به چشمهای خبیث تهیونگ زل زد که یک دفعه فکری به ذهنش رسید.
"تهیونگ..صدا رو میشنوی؟ انگار گوشیم داره زنگ میخوره"
پسر بزرگ تر اخم ریزی کرد و با نیم خیز شدن به طبقه بالا نگاه کرد. جونگکوک که حالا میتونست راحت تر تکون بخوره از فرصت استفاده کرد و با فشار دادن انگشت پانسمان شده ی تهیونگ، داد پسر بزرگتر به هوا رفت و با هیسی از روی جونگکوک بلند شد.
پسر کوچیکتر با هول تو جاش نشست و بعد از بلند شدن با سرعت نور از پله ها بالا رفت.
**
پسر بزرگتر دوباره نگاهی به انگشتش که به شدت درد میکرد انداخت و آهی کشید. باید بیشتر از اینا اون بچه خرگوش رو جدی میگرفت.
هوفی کرد و انگشتش رو کمی خم و راست کرد که گوشیش زنگ خورد. بی حوصله دکمه اتصال رو زد و کنار گوش خودش گذاشت.
"بله؟"
_"دلم برای صدات تنگ شده بود بیبی"
تهیونگ با صدایی که شنید کاملا سرجاش خشک شد. انگار که جونگکوک پشت خط بود، اما خوب میدونست این هم فقط یه شباهت مسخرست و کسی که بهش زنگ زده سئوجونه.
_"بزار بیشتر صداتو بشنوم..ازش محرومم نکن"
"چی میخوای؟"
_"انقدر عصبی نباش..من فقط میخواستم رفع دلتنگی کنم"

VOUS LISEZ
It's A Mistake ❢ Vkook
Fanfiction《این یه اشتباهه》 -برای بار آخر ازت میپرسم سئوجون..اون کجاست؟ +قـ..قربان فکر کنم اشتباه گرفتین..من جونگکوکم.. جئون جونگکوک.. #Vkook /\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\/\ +واضح نیست که همش سعی داشتم مختو بزنم؟ -آره..ولی اینم واضحه که خیلی وقته مخم ز...