تهیونگ با گیجی سرش رو کج کرد .
"تو-جونگکوکی ؟ "
جونگکوک سریع سر تکون داد "نه اشتباه شنیدی ته "
"لعنتی من میدونم چی شنیدم " تهیونگ با فریاد گفت
نامجون با گیجی به اونا نگاه میکرد "جونگکوک چه فاکی داره اتفاق میوفته "
"اون همین الان- "
"نامجون خفه شو " جونگکوک حرف تهیونگ رو قطع کرد .
"ته بیا بریم بیرون صحبت کنیم خب ؟ " جونگکوک پرسید اون اصلا نمی خواست ته رو از دست بده به هیج عنوان .
اونا از خوابگاه بیرون رفتن .
"ته من متاسفم باشه ؟ "
"چرا بهم نگفتی " تهیونگ پرسید . اون حتی نمی خواست به چشم های کوک نگاه کنه
"من منتظر فرص- "
"آخه چه فرصتی عوضی من این همه مدت همه چی رو بهت گفتم حتی در مورد خودت فکر میکردم یه شخص دیگه ای اما تموم مدت تو بودی " تهیونگ با تمسخر گفت .
"ته-من میخواستم بهت بگم باور کن "
"کی "
"میخواستم موقع ای فهمیدی چقدر دوست دارم بهت بگم "
تهیونگ گونه ی داخلیش رو گاز گرفت اون نمی دونست خجالت بکشه یا عصبی باشه اون فقط...نمی دونست.
"پس یعنی همه ی مدت میدونستی و من فقط احمق بودم ؟ "
"نه من اون موقعی که مست کردی گوشیت رو دیدم و فهمیدم اما احساس کردم به عنوان شخص دیگه ای هم باهات در ارتباط باشم خوبه حالا هم لطفا تمومش کن احساس میکنم الان از استرس میمیرم "
"تو هم جای من بودی دنبال دلیل نمی گشتی ؟ " تهیونگ با تمسخر گفت .
"ببخشید منظورم اون نبود "
تهیونگ چرخید که بره ولی دستی بازوش رو گرفت یه لحظه به جونگکوک نگاه کرد ولی دستش رو آزاد کرد و رفت .
End of part 29
تهیون برای اولین بار میخواد سخن بگه اول اینکه ممنوننننن برای 3k
و اینکه این دفعه رو میخوام شرط بذارم
ووت = ۳۵
بدرود 🚶♀️
YOU ARE READING
𝗍𝖾𝗑𝗍 𝗆𝖾ˢᵗᵘᵖⁱᵈ(complete)
Romance[چت استوری☂︎] چی میشه اگه ته ته کوچولومون به جای اینکه به شماره ی جدید دوستش چیم پیام بده به بانی لجبازمون پیام بده ؟؟ و بانی کراش ته باشه ولی ته نمی دونه که همه ی این مدت با کراشش چت میکرده ؟ Couple : کوکوی Up time : تموم شده دخترم راحتتت بخون