20

1.9K 376 35
                                    

جونگکوک سعی کرد دستش رو جدا کنه ولی نمی شد.

"تهیونگ لعنتی بازم کن "

"من هر کاری دلم بخواد میکنم "

"تهیونگ گف- " حرف جونگکوک با دیدن اینکه اون بچه داره شلوارش رو در میاره.

دیک جونگکوک آزاد شد تهیونگ اون رو گرفت و به لب های نرمش روی کلاهک دیکش گذاشت و لیس زد. اون زبونش رو میچرخوند و ناله های تحریک آمیز میکرد.

جونگکوک دندوناش رو فشار داد باورش نمی شد توی این موقعیته.

تهیونگ جلو رفت و آروم سر خودش رو به جلو عقب تکون داد.

"فاک- " جونگکوک نالید.

تیهونگ نمی خواست جونگکوک الان کام شه پس پاشد و شلوار و باکسرش رو در اورد و از کشوی یونگی یه لوب نارنگی و دیلدو برداشت.

اون کمی از لوب رو توی دستش ریخت و به دیلدو مالید.

"تهیونگ تو این...کارو نمی کنی "

"چرا اینطور فکر میکنی " تهیونگ با لحن معصومانه گفت.

تهیونگ دیلدو رو درون خودش هل داد و ناله ای آزاد کرد و خودش رو بالا پایین تکون میداد.

"بازم کن "

"نه "

چشم های جونگکوک با عصبانیت بسته شد.

"الان " اون یه بار دیگه درخواست کرد.

تهیونگ دست نگه داشت و کاید رو برداشت و جونگکوک رو باز کرد جونگکوک هم سریع روی تهیونگ خیمه زد و گفت " حالا نوبت منه لاو "

End of part 20 s²

هی تویی که ووت نمی دی حقته یکی گیرت بیاد صد سال یه بار آپ کنه 🚶‍♀️💔

𝗍𝖾𝗑𝗍 𝗆𝖾ˢᵗᵘᵖⁱᵈ(complete)Where stories live. Discover now