2

2.2K 374 38
                                    

جئون یونمی خواهر ناتنی جونگکوک بود که جونگکوک هم به شدت از اون و مادرش متنفر بود.

"ساری مای لاو "

"یونمی خفه شو بگو چی میخوای"

وقتی چهار سال پیش مادر یونمی مریض شد اونا به آمریکا برای درمانش رفتن و جونگکوک و تک و تنها گذاشتن و اینم در نظر بگرید که یه شب وقتی جونگکوک مست بود اشتباهی با یونمی خوابید و برای این که دهن اون هرزه رو ببنده مجبور شد باهاش مخفیانه قرار بذاره البته دروغ هم نگفتیم اگه بگیم جونگکوک بعضی موقع ها احساس میکرد اون دختر رو دوست داره ولی الان که بالغ شده بود نه اصلا.

"هنوزم منو دوست داری کوک ؟ " دختر پرسید و به دیگری نگاه کرد.

"نه یونمی نه از اولشم نداشتم "

"دروغ میگی کوک ادم با کسی که دوستش نداره یک سال قرار نمی ذاره "

حق با اون بود اگه الان تهیونگ نبود اون دختر رو در آغوش میگرفت و ولش نمی کرد.

"یونمی رابطه ی ما مال خیلی قبل پیشه و اشتباه بود و تموم شد من گی ام "

"باش فقط اون نامه رو بخون باشه ؟ دوست دارم جونگکوک برای همیشه " دختر گفت و رفت.

کوک به سمت نامه رفت و شروع به خوندن کرد.

کوکی عزیز

من برگشتم الان ماما حالش خوبه نمی دونم که میدونی یا نه من از اولی که ماما و بابا باهم ازدواج کردن تورو دوست داشتم میدونی وقتی باهام خوابیدی چقدر خوشحال شدم ؟
هیچ کلمه ای نمی تونم پیدا کنم که بگه چقدر دوست دارم
میدونم تو هم یه ذره دوستم داری شاید بتونیم باهم شام بخوریم بریم باغ وحش میدونم عاشق حیواناتی منم به این دانشگاه اومدم که بتونم دوباره شانسم رو امتحان کنم میدونی میخوام فامیلیم رو عوض کنم من نمی خوام جئون باشم . اگه فامیلی پدرم روم باشه اونطوری میتونیم باهم باشیم ؟
اگه ماما از بابا جدا شه چی میشه ؟
کوک من خیلی دوست دارم خیلی حتی حاضرم خوشبختی رو از ماما بگیرم تا بتونم تورو مال خودم کنم .
اتاق من توی طبقه ی دو واحد 260 عه اینو بدون که تا همیشه عاشقت میمونم پس هر وقت خواستی من هستم تا ابد.

End of part 2 s²

هی دلم سوختتتت 🤧

𝗍𝖾𝗑𝗍 𝗆𝖾ˢᵗᵘᵖⁱᵈ(complete)Where stories live. Discover now