تهیونگ هنوز دستشويی رو ترک نکرده بود . میترسید که دوباره حالش بهم بخوره .
جونگکوک هم از کنار تهیونگ جم نخورده بود اون میخواست مطمئن شه پسر خوبه.
"کوک یه دهانشوی بهم میدی " تهیونگ از جونگکوک درخواست کرد.
او به سمت سینک رفت و دهانشو رو به به تهیونگ داد.
تهیونگ صورتش رو آب زد و لیوان دهانشو رو پر کرد تا بوی الکل دهنش از بین بره.
جونگکوک احساس کرد لباسش بو میده پس اونو در اورد و تو سطل لباس های کثیف انداخت.
تهیونگ دوباره مقداری از دهانشو رو قرقره کرد.
تهیونگ وقتی به جونگکوک نگاه کرد یه پوزخند آرومی زد.
"چی شده "
تهیونگ حرفی نزد ، در عوض مشغول تحسین بدن جونگکوک بود.
پس از مدتی از خیالاتش اومد بیرون.
"متاسفم که شبمون رو خراب کردم "
جونگکوک به پسر نزدیک شد و با انگشت شصتش گونه ی تهیونگ رو نوازش کرد. "هی اشکال نداره اتفاقی عه که افتاده " جونگکوک با لبخند گفت که باعث لبخند دیگری شد.
جونگکوک خم شد و یه بوسه ی نرگ و سریع رو لب های پسر گذاشت.
"من میخوام برم حموم زیاد دلت برام تنگ نشه باشه "جونگکوک با خنده گفت و به سمت حموم رفت.
تهیونگ رو تخت نشست. اون فهمیده بود که مشروب خوردن ایده ی خیلی بدی بود ولی نمی خواست هوسوک رو مقصر بدونه خودش خیلی زیاده روی کرده بود و گند زده بود.
تهیونگ به در حموم خیره شد خب اون هنوز میخواست با جونگکوک باشه پس فکر بدی نبود اگه یکم شیطونی میکرد.
بلند شد و به آرومی شروع به در اوردن لباس هاش کرد ، ابتدا پیرهنش ، سپس شلوار و رفت تا شیطونی کنه.
لب هاش رو هم فشار داد ، اون بی سرصدا خودش رو یه سمت پرده ی دوش کشید پرده رو کشید که جونگکوک رو دید.
این منظره برای تهیونگ همه چیز بود. آب از بدن جونگکوک سرازیر می شد دست هاشو میان موهای سیاه و خیس او عبور داد.
جونگکوک با تعجب چشم هاش رو باز کرد و متوجه ی پسر مقابلش شد.
"میتونم باهات حموم کنم " تهیونگ پرسید.
End of part 38
امیدوار باشیم اسمات بده نويسنده 😂
YOU ARE READING
𝗍𝖾𝗑𝗍 𝗆𝖾ˢᵗᵘᵖⁱᵈ(complete)
Romance[چت استوری☂︎] چی میشه اگه ته ته کوچولومون به جای اینکه به شماره ی جدید دوستش چیم پیام بده به بانی لجبازمون پیام بده ؟؟ و بانی کراش ته باشه ولی ته نمی دونه که همه ی این مدت با کراشش چت میکرده ؟ Couple : کوکوی Up time : تموم شده دخترم راحتتت بخون