19

1.9K 323 13
                                    

دست های تهیونگ پشت گردن نرم جونگکوک خزید و پاهاش دور کمر جونگکوک چفت شد.

"بهم بگو چی میخوای....ددی " تهیونگ با حالت اغواگرانه گفت.

ستون فقرات جونگکوک لرزید تهیونگ میدونست که جونگکوک روی ددی کینگ داره پس همیشه ازش استفاده میکرد.

جونگکوک لحظه ای به لب های صورتی تهیونگ نگاه کرد و سر انجام بهشون حمله کرد.

به طور معمول بوسه شون به آرومی شروع میشه و آروم جلو میرفتن ولی الان اینطور نبود جونگکوک تشنه ی اون لب ها بود و تهیونگ هم عاشق این بوسه ی خشن بود.

جونگکوک داشت اینچ به اینچ دهن تهیونگ رو زیر رو میکرد و لذت میبرد.

"من لعنتی دلم تنگ شد- "

"خفه شو لعنتی فقط دو هفته نبوسیدیم "

حالا نوبت این بود که روی اون گردن مارک های جذاب بذاره تهیونگ با حس لب های جونگکوک روی گردنش ناله کرد.

"من متوجه شدم تو خیلی خوب میتونی هیکی هارو بپوشونی پس بهتره این دفعه سیاه ترش کنم مگه نه ؟ " جونگکوک گفت و لاله ی گوش تهیونگ رو بوسید.

"من مال توعم ؟ " تهیونگ درحالی که انگشت هاشو داخل موهای جونگکوک فرو میکرد گفت.

"فاک معلومه مال منی "

"پس روی چیزی عه که مال توعه نشونه گذاری کن تا همه بفهمن مال کیم ، عزیزم "

با این جمله ی تهیونگ اون هیولای زیر شلوارش بزرگ تر شد و باعث شد تهیونگ کمرش رو قوس بده و جونگکوک کمر ظریفش رو بگیره.

جونگکوک پوست پسر رو میمکید و تهیونگ رو دیوونه میکرد.

تهیونگ به شدت نیازمند بود و یه فکر خفن تو سرش بود پس جونگکوک رو هل داد و روش نشست و شروع به بوسیدنش کرد و یهویی دست های جونگکوک رو گرفت به بالا بست.

"بازم کن " جونگکوک با لحنی طاقت فرسا پرسید.

"نه بابا ؟ " لبخند شیطانی ای روی صورتش ظاهر شد.

End of part 19 s²

𝗍𝖾𝗑𝗍 𝗆𝖾ˢᵗᵘᵖⁱᵈ(complete)Where stories live. Discover now