"لی وون و مین هی!!"
نایون با اخم داد زد و هوسوک با هوفی دستش رو توی موهاش کشید و جیمین با صورت جمع شده توی جاش جابهجا شد، این چندمین بار بود که از اول عکس برداری میکردن؟!
"حرف زدن رو تموم کنین و درست وایسین!"
"بسه دیگه چند بار باید عکس بگیریم؟"
مین هی با حرص و اعتراض گفت و نایون پوزخند زد.
"تا وقتی که واقعا عین یه مدل بایستی!!"
"اما منم خسته شدم نایون!"
لی وون با بیچارگی گفت و نایون نگاهی به اطراف انداخت.
"درسته به خاطر بی عرضگیه یه نفر دیگه که تو نباید خسته شی، یه مدل دختر دیگه رو صدا میزنم."
"حواست هست داری با کی اینطوری حرف میزنی؟!"
مین هی با حرص و نفرت گفت و به طرفش اومد. نایون هم جلوش ایستاد و با اخم های درهم گفت:
"با یه مدل بی عرضه؟!"
مین هی مشتش رو فشار داد و داد زد:
"گور خودتو کندی دخترهی ه.."
"رئیس کیم اگه نوع حرف زدنتون رو تو فضای شرکت ببینه برای هردوتون بد میشه حواستون هست؟!"
با صدای داد هوسوک، حتی اون پچ پچ کوچیکی که از اول دعوا ایجاد شده بود حالا وجود نداشت و فضا توی سکوت عمیقی فرو رفته بود.
"اون باید هر چی که من میگم رو گوش کنه!!"
نایون همینجور که نگاه تیزش رو از دختر روبهروش برنداشته بود گفت و مین هی هم دهنش باز شد تا چیزی بگه اما با شنیدن صدایی متوقف شد.
"چی شده؟"
این صدای متعجب جونگکوک بود که باعث شد همه به طرفش برگردن. با دیدن چهره ی تو شوک بقیه خودش هم شوکه شد و خشک شده سر جاش ایستاد، اینجا چه خبر بود؟!
"اینجایی خوشگلم!"
نایون انگار نه انگار که چند دقیقه قبل به شدت عصبانی بود لبخند پررنگی زد و به طرفش برگشت.
"با دیدنت تازه میفهمم دنیا هنوز قشنگه!"
جلو رفت و سرش رو به طرف گوشش خم کرد که مثلا آروم حرف بزنه اما واضح میدونست که هوسوک و مین هی که نزدیکشون ایستاده بودن میشنون:
"اما به جای نگاه کردن به تو دارم وقتمو با هرزه ها هدر میدم."
مین هی دوباره از عصبانیت قرمز شد و هوسوک سعی کرد جلوی خندهاش رو بگیره اما جیمین هر دوشون رو کنار زد و به طرف جونگکوک اومد.
"واقعا حوصله نداشتم بیام طبقه آخر ولی حالا که اینجایی اینایی که بهت میگم رو به رئیس کیم اطلاع بده."
![](https://img.wattpad.com/cover/235530753-288-k14249.jpg)
YOU ARE READING
He Is My Boyfriend ❢ Vkook
Fanfiction《اون دوست پسر منه》 +باورم نمیشه..تو.. _آره خودمم، دوست پسرت. #Vkook °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• +راستش من شما رو نمیشناسم؟! _بذار از اول شروع کنیم. یونگی هستم، مین یونگی. قراره از این به بعد هم اسممو زیاد بشنوی و هم زیاد صداش کنی...