نویسنده:Exosmuts2711
مترجم:Tania kh
وانشات دختر،پسری:کیونگسو و یونجی
ژانر:اسمات و 🔞
این درخواستی تقدیم به خواننده گلم 😘امیدوارم خوشت بیآد.
این وانشات حاوی محتواییه که شاید هر کسی نپسنده پس اگه خوشتون نمیآد یا به سن مناسب نرسیدید لطفاً نخونیدش.مرسی😘........................................
"یه شات انرژی وودکا برای من و دوست صمیمیم.ببینم دوست داری به ما ملحق بشی؟"
"اولاً اصلاً ببین قیافه ام به اونهایی میخوره که دلم بخواد پیشتون بیآم؟ و دوماً اگه چشم کورت رو باز کنی میبینی دارم کار میکنم"
"باشه باشه،حالا لازم نیست اینقدر حاضر جواب باشی.خودم گرفتم چی شد"
اون یارو با 'هوف' کلافه دوتا شاتش رو برداشت و بین جمعیت در حال رقص گم شد.براش چشم چرخوندم.خیلی خسته شدم.این هفته داغونم ولی برای گذران زندگی به این کار نیاز دارم.من نزدیک آپارتمانم توی یه کلاب مشهور مشروب برای بقیه سِرو میکنم.حتی بهتر از یه مرد میتونم این کار رو انجام بدم.
تنها چیز بد در مورد این کار یه سری آدم احمق و اون مردهای آزار دهنده هستن که فکر میکنن میتونن باهات طوری حرف بزنن انگار تو یه گوشت آماده خورده شدنی،یه آشغال دم دستی و هرزه!"حالت خوبه یونجی؟امروز یه کوچولو خسته بنظر میرسی"
"اوه این موسیقی مزخرف.خیلی بلنده،چی گفتی؟"
سعی کردم بین صدای موسیقی و جیغ مردم بلند فریاد بزنم تا صدام شنیده بشه."ازت پرسیدم امروز حالت خوبه؟"
همکارم با صدای بلندتری پرسید."مرسی که پرسیدی ولی من واقعاً امروز خسته شدم.تموم هفته رو هم استرس داشتم"
"اگه من هم مثل تو دوتا کار داشتم زودتر از اینها وا میرفتم.من که هیچوقت همچین کاری نمیکنم"
"چاره دیگه ای ندارم،بهش نیاز دارم.اجاره خونهام خیلی زیاده باید یه جوری پرداختش کنم"
لازم بود یه کم از این فضا که صدای موسیقیش کر کننده بود و آدمهاش بوی الکل میدادن دوری کنم پس تصمیم گرفتم با بهونه چندتا از گیلاسها(لیوان مشروب)رو بردارم و بشورم."میتونی حواست به مشتریها باشه؟من چندتا چیز بشورم و برگردم"
"البته فقط سعی کن تا اونجا که ممکنه آروم انجامش بدی،میدونی شکستنی اونجا زیاده"
"خیلی خنده دار بود...هِر هِر هِر!"
"چیه؟من گیلاسها رو گفتم.تو ذهنت منحرفه"
با خنده فریاد زد و من انگشت وسطم رو براش بالا آوردم.
.
.
.
تقریباً ساعت 3 صبح بود،مشتریهای بیشتری میاومدن و مشروب پشت مشروب سفارش میدادن.من حسابی مشغول درست کردن مشروبها بودم و به همشون مشروب الکلی میدام تا حالشون حفظ بشه و بتونن بیشتر خودشون رو تکون بدن.چنان سرم گرم بود که متوجه نشدم کسی داره باهام حرف میزنه تا شنیدم با صدای بلند فریاد زد.
YOU ARE READING
EXO's Oneshots
General Fictionیه Book پر از وانشاتهای اکسو از هر کاپلی و هر ژانری.البته دختر و پسری هم قرار میگیره برای پیدا کردن وانشات مورد نظرتون لیست اول Book رو نگاه کنید زمان مشخصی برای آپ ندارم،هر وقت وانشات پیدا کنم میگذارم