نویسنده:Superjuniorsehae560
مترجم:Tania kh
ژانر:عاشقانه،هشدار⚠️دارای صحنه خودکشی
(نویسنده ژانر دقیقی براش تعيين نکرده بود.این رو خودم زدم)کاپل:چانهون(انگار چانیول باتِمه ولی وانشات هیچ صحنه ای نداره)
"چانیول تو هودی من رو نـ..."
اون چانیول رو دید که با هودی خاکستری رنگ سهون خوابیده،باعث شد پسر جوون تر آه بکشه.اون باید یکی دیگه پیدا میکرد ولی میدونست که سه/چهارمه اونها رو چانیول پوشیده.
سهون واقعاً میخواست که اون هودی خاکستری رو بپوشه ولی میدونست که اگه اون هودی رو از چانیول بگیره،اون ناراحت میشه و لبهاش رو آویزون میکنه که نقطه ضعف سهونه.
اون یه هودی مشکی رو برداشت و چانیول رو با موهای قرمز پف کرده که بیشتر شبیه شاخ شاخ برگ درخت بود روی مبل دید که با خوشحالی خوابیده.
اون پشیمون بود از اینکه باید چانیول رو بیدار کنه ولی اونها امروز یه مصاحبه داشتن."چانی بیبی،لازمه بیدار بشی"
"هممم"
اون نالید و چشمهاش رو مالید چون چشمهاش هنوز خواب آلود بود."امروز باید چیکار کنیم؟"
"فقط یه مصاحبه داریم و بعدش برنامه ریزی کردم مستقیم به یه قرار(دِیت)بریم"
چشمهای چانیول با شنیدن کلمه 'قرار' باز شد.اونها خیلی وقت بود به دلیل برنامه ها و مشغولیت کاری زیاد نتونسته بودن یه قرار داشته باشن.
اون خوشحال بود که فقط 1 مصاحبه داره و بعدش تموم روز رو آزاده و وقت اضافه داره.سهون بدون هشدار به چانیول خونه رو ترک کرد و پسر بزرگتر سردرگم شده بود که سهون کجا رفته.
اون همه جا رو دنبال سهون گشت و ندیدنش توی هیچ کجا اون رو ترسوند.اون باید کاملاً عادی به طرف ماشینش که توی پارکینگ کنار ماشین سهون پارک بود میرفت.از اونجایی که موهاش به طور طبیعی فرفری بود اون باید فر موهاش رو حفظ میکرد.اون قبل از اینکه با ماشین به ساختمون SM بره مطمئن شد موهاش تمیزه.
چون به ساختمون SM که میرسید باید از حالت عادی سرعتش رو بیشتر میکرد.اون به ساختمون رسید و بقیه رو دید که منتظر اون هستن."عجله کنید آهسته آخ!!!"
بکهیون فریاد زد و اونها به محض دیدن وَن مشکی که برای جابهجاییشون به طرف محل مصاحبه اومده بود دویدن.
همین که به محل مصاحبه رسیدن سهون دستش رو دور کمر چانیولی که سرگرم موبایلش بود و عکسهای اینستاگرام رو بالا و پایین میکرد حلقه کرد.
وقتی چانیول عکس یه مرد که عضلاتش رو توی باشگاه به نمایش گذاشته بود لایک کرد،باعث جوشیدن حس عصبانیت و حسادت سهون از درون شد.
اون میدونست ممکن نیست چانیول بهش خیانت کنه یا به این زودی ترکش کنه ولی این هنوز هم پسر کوچیکتر رو آزار میداد.
یه بار که مصاحبه تموم شد سهون چانیول رو دید که پُست مردهای بیشتری با عضلات و عکسهای سکسی لایک میکنه چون اونها مُدل بودن.سهون به اندازه کافی تحمل کرده بود و الآن نمیخواست با چانیول صحبت کنه.
چانیول موبایلش رو کنار گذاشت و از سهون بوسه میخواست ولی دید که باید بانمک بازی در بیآره.
YOU ARE READING
EXO's Oneshots
General Fictionیه Book پر از وانشاتهای اکسو از هر کاپلی و هر ژانری.البته دختر و پسری هم قرار میگیره برای پیدا کردن وانشات مورد نظرتون لیست اول Book رو نگاه کنید زمان مشخصی برای آپ ندارم،هر وقت وانشات پیدا کنم میگذارم