38.My Bunny🐰(Hunho)

144 23 12
                                    

نویسنده:Mrwu.21

مترجم:Tania kh

کاپل:هونهو

ژانر:عاشقانه،اسمات،🔞

سهون لیدر یه گروه خلافه و دوست نداره کسی به خرگوشکش دست بزنه

☆☆☆☆☆☆☆☆☆

شب جمعه بود،سهون و گروهش توی بار خودشون(که قبلاً خریدن)بودن.سهون روی مبل راحتی نشسته بود و خیره به دوست پسرش که داشت تند تند شاتهای مشروب رو بالا میداد نگاه میکرد.با دیدن حرکت کمر سوهو لب گزید.باسنش همریتم با موزیک از چپ به راست تکون میخورد.با دیدن اینکه سوهو مستانه به اون نگاه میکنه لبخند به لبش اومد.

"وای نگاه کن!بانی مست کرده"
سهون همونطور که با خنده به سوهو نگاه میکرد گفت.

"هه‌هه...فقط یه...کوچولو"
سوهو با صدای کیوت گفت بعد به سهون تکیه کرد.توی چشمهای گانگستر نگاه کرد.مردمک چشمهای خوشگلش مدام بین دو چشم سهون در گردش بود.
سوهو بازوهاش رو دور گردن دوست پسرش حلقه کرد.به آرومی خم شد و بوسه ملایمی روی گردن سهون کاشت.سهون دستش رو دور کمر سوهو انداخت.سوهو جای بوسه هاش رو عوض کرد بعد لیسی به چونه سهون زد.لبهاش رو بالا آورد و میخواست لبهای سهون رو ببوسه ولی اون سرش رو عقب کشید و به سوهو نگاه کرد.

"من بهت اجازه دادم لبهام رو ببوسی بانی؟"
سهون یه ابروش رو بالا داد و گفت.سوهو براش چشم چرخوند.

"من برای بازی با تو زیادی مستم،جنابعالی من رو کشوندی اینجا و باعث شدی مست کنم پس همه‌اش تقصیر توئه.حالا که من این شکلی شدم فقط خفه شو!"
سوهو گفت بعد لبهاش رو به لبهای لیدر گنگ کوبید.سهون از پررویی دوست پسرش سورپرایز شد ولی کی بود که بدش بیآد...این هات بود.

اون اجازه داد بانی اونچه که میخواد رو بدست بیآره و اون هم همین رو میخواست.سهون نزدیکتر کشیدش و با مالیدن خودش به سوهو حسابی ناله‌اش رو بین بوسه‌ها در آورد.

"بچرخ بیبی بانی"

سوهو اطاعت کرد.حالا در حالی که روی پای سهون نشسته صورتش روبه جمعیت بود.میتونست حرکاتشون رو ببینه ولی بخاطر دست دوست پسرش که از روی شلوار آلتش رو می‌مالید نمیتونست درست اونها رو ببینه.انگار که فقط خودش و سهون اونجا حضور داشتن.چشمهاش رو بست و پشت هم ناله کرد تا اینکه با نشستن دستی روی گونه‌اش چشمهاش رو باز کرد.

"هی کیوتی،چطوره وقتی کارت با این یارو تموم شد بیای و یه حالی هم به من و دوستم بدی،هوم؟ما کاری میکنیم از لذت تا بهشت بری"
دوتا مرد جلوی روش ایستاده بودن و بخاطر نیمه تاریک بودن اونجا انگار چهره سهون رو درست ندیده بودن.سوهو هیچ جوابی نداد فقط به اون دوتا مرد نگاه کرد.

دست قدرتمند دوست پسرش به آرومی از دور کمرش باز شد و محکم به دست اون مرد چنگ زد و گرفتش.سهون از کنار شونه سوهو به اون دو مرد که خشکشون زده بود خیره شد و پوزخند زد.

EXO's OneshotsKde žijí příběhy. Začni objevovat