Last Shot

109 21 25
                                    

"دوستت دارم"

کیونگسو بابت اون کلمات خشکش زده بود.لعنتی...چانیول همین حالا اون سه کلمه ای که کیونگسو مدتها منتظر شنیدنش بود به زبون آورد.کیونگسو برای لحظه ای ثابت ایستاده بود،در حال حاضر کل اتاق میچرخید و کیونگسو میتونست قسم بخوره چانیول همین حالا دوتا سر داره!
در حالی که کیونگسو توی افکار خودش غرق بود،چانیول به کیونگسو با نگاهی نگران خیره شده بود.اون چیز اشتباهی گفت؟کیونگسو داشت شوخی میکرد؟

"کیونگسو؟"
چانیول درحالی که دستش رو جلوی کیونگسو تکون میداد گفت.

"حالت خـ...مممممم؟"
ولی اون نتونست جمله اش رو تموم کنه چون کیونگسو لبهاش رو روی لبهای چانیول کوبیده بود.الآن وقت حرف زدن نبود.نه،کیونگسو کمی واکنش میخواست.

کیونگسو پرید بغل چانیول و پاهاش رو دور کمر پسر قد بلندتر حلقه کرد،باعث شد چانیول عقب عقب بره و از پشت روی تخت بیافته.همونطور که برگشت سر بوسه‌اش و لبهاش رو لیسید تونست صدای یه 'هوف' کوچولو از کیونگسو بشنوه.بوسیدن چانیول فرای خوب بودن بود.همونطور که سعی میکرد تاری دیدش رو از بین ببره سرش رو تکون داد.
همونطور که خم شده بود قصد داشت بوسه دیگه‌ای بزنه ولی از اونجا که دوتا چانیول میدید،مطمئن نبود کدوم یکی واقعیه پس سمت چپ خم شد و دهنش روی بالشت فرود اومد.خیلی خُب،پس اون چانیول واقعی نبود.

"حالت خوبه؟"
کیونگسو همونطور که مستقیم توی چشمهای چانیول خیره شده بود سؤالش رو شنید.اون عوضی سعی میکرد خنده اش رو پنهون کنه ولی کیونگسو تونست ببینتش!

"وقتی دارم سعی میکنم باهات بخوابم بهم نخند!"
کیونگسو با لبهای آویزون گفت.

"حالا خفه شو"
کیونگسو در حالی که موفق به بوسیدن چانیول شده بود گفت.کیونگسو بدون شکستن بوسه به کمر چانیول چسبید،دستهاش رو بین موهای سر چانیول فرو برد.
این باعث شد ناله ضعیفی از بین لبهای پسر قد بلند خارج بشه.کیونگسو احساس کرد دو جفت دست کمرش رو چسبیده و اون برای عمیق تر کردن بوسه وقت تلف نکرد.
اون زبونش رو روی لب پایین چانیول کشید،ازش اجازه ورود میخواست و وقتی چانیول قصد داشت دهنش رو باز کنه در اتاق با حالت پرتاب باز شد.بکهیون خان قدم رنجه فرمودن داخل اتاق!

"چانیول اجازه میدی یه چیزیت رو قرض بـ..."
ولی اون وسط حرفش متوقف شد.

"آه...وقت بدی اومدم؟"
از چانیول و کیونگسو پرسید،میدید اون یکی پسر چقدر سخت میخواد لبخند بزنه.

"خودت چی فکر میکنی؟"
چانیول با چهره گرفته پرسید.کیونگسو تونست ببینه که چانیول قصد داره حرکت کنه تا بلند بشه،ولی نه نه نه،کیونگسو قصدش رو نداره.کیونگسو دستش رو روی قفسه سینه چانیول گذاشت،هُلش داد پایین.

EXO's OneshotsWaar verhalen tot leven komen. Ontdek het nu