نویسنده:Louwan_Jones
مترجم:Tania kh
وانشات کاپلی:کریسهو
ژانر:درام،فلاف
توضیح:سوهو داخل آسانسور میره و یه یارو رو میبینه درست شکل دوست پسر سابقش.
(یه وانشات طولانی درخواستی تقدیم به خواننده کریسهو شیپرم😁)
------------
صبح یه روز یکشنبه بارونی بود.پسر خواب آلود خمیازه ای کشید و کش و قوسی به تموم عضلات خشک شدهاش داد.هنوز توی تخت خوابش دراز کشیده بود و چه رابطه زیبایی بود رابطه پسر و رخت خواب.
"عشقم،دوستت دارم.عجب خواب خوبی کردم"
سوهو در حالی که صورتش رو توی بالشت فشار میداد گفت.با چرخوندن صورتش تونست قطرات بارون رو روی شیشه ببینه."بارون میآد؟"
اون خواب آلود با خودش گفت.سوهو آه کشید و تصمیم گرفت بلند بشه و تختش رو درست کنه.اون چنان خواب آلود بود که حتی به خودش زحمت مسواک بزنه.اون مستقیم به آشپزخونه رفت تا آب بخوره.
"صبحونه چیه کیونگجا؟"
"من رو اونطوری صدا نزن.انگار باز خواب آلودی"
کیونگسو گفت و حتی یه نیم نگاه به پسر عموش نیانداخت.پسر از روی پیژامه باسنش رو خاروند و لیوان آب رو لبه کانتر گذاشت.هنوز توانایی تحلیل نداشت.
"سوهو شی،چیزی رو فراموش نکردی؟"
سوهو خمیازه ای کشید و چرخید سمت کیونگسو.اون با پوزخند ترسناک و چاقو به دست ایستاده بود و خواب سوهو رو کلاً پروند.سوهو فقط خندید و لیوان رو برداشت."هههههههه..."
همونطور که سوهو لیوانش رو میشست،کیونگسو هم شروع کرد به خُرد کردن سبزیجات تا بعداً بپزه.
"هی سوهویا،میشه اینجا یه کمکی بهم بکنی؟"
"اوهوم آره"
سوهو کنار پسر عموش ایستاد.کیونگسو یه پیاز روی تخته گذاشت.
"میدونی که چطور باید انجامش بدی نه؟"
"البته،مثل آب خوردنه!"
سوهو لبخند زد و شروع کرد به خُرد کردن پیازها.------------
"و بعد دوستش بهم گفت صبر کنـ...هی سوهو چرا گریه میکنی؟انگشتت رو بریدی؟"
کیونگسو شوکه گفت در حالی که به سوهوی گریون زُل زده بود."نـ...نه فقط آییی!درد میکنه!فین فین...چشمهام ترکید...آخخخ!"
کیونگسو لحظه ای مکث کرد و بعد از اینکه با تأسف سر تکون داد دوباره برگشت سر کار خودش توی آشپزخونه.سوهو یه مقدار دیگه هم پیاز خُرد کرد و بعد چاقو رو انداخت کنار.
YOU ARE READING
EXO's Oneshots
General Fictionیه Book پر از وانشاتهای اکسو از هر کاپلی و هر ژانری.البته دختر و پسری هم قرار میگیره برای پیدا کردن وانشات مورد نظرتون لیست اول Book رو نگاه کنید زمان مشخصی برای آپ ندارم،هر وقت وانشات پیدا کنم میگذارم