Last Shot🔞

334 21 3
                                    

توی یه چشم بهم زدن چانیول روی ژاکتی که کریس روی زمین جنگل براش پهن کرده بود دراز کشید.بدنش توی راحت ترین حالت ممکن قرار گرفت،کریس نمیخواست عشقش اذیت بشه.
کریس با باز کردن کمربند چانیول و پایین کشیدن کامل شلوارش از دیدن بدن خون آشام سورپرایز شد.زیر اون شلوار و لباس هیچوقت انتظار همچین هیکلی نداشت.

چانیول با پیچیدن ناگهانی گرمای لذت بخش توی پایین تنه اش پاهاش رو تا اونجا که میتونست باز کرد تا بیشتر حسش کنه.سرش رو کمی بالا آورد و کریس رو در حال لیسیدن آلتش دید.کریس اون حجم بزرگ رو از بالا تا پایین مثل گربه میلیسید و کلاهکش رو توی دهنش می‌برد و به آرومی سرش رو بالا و پایین میکرد.
چانیول دستش رو توی موهای کریس برد و با خشونت آلتش رو داخل دهنش کوبید.کریس دستش رو روی رون چانیول گذاشت تا بتونه عقب بکشه و نفسی تازه کنه.

<سرفه...سرفه>

"داشتی خفه ام میکردی چان؟"

"آره از قصد اینکار رو کردم تا اینقدر معطل نکنی.اگه یه ذره دیگه لیس بزنی کام میشم عوضی...اون وقت بای بای سوراخِ چان!"
چانیول با اخم گفت.کریس لحظه ای بخاطر لحن عصبی چان خشکش زد و بعد با لیسیدن لبهاش دوباره روش خیمه زد.

(یکی بگه من این وسط دارم چه غلطی میکنم😂نمیدونم موقع ترجمه بخندم،گریه کنم یا سورپرایز بشم!)

کریس چندبار دستش رو بالا و پایین کرد و با برداشتن پریکام چانیول انگشتش رو به سوراخ بسته چان نزدیک کرد.اولین انگشتش رو اول به آرومی وارد کرد و بعد انگشتش رو تند تند تکون داد.انگشت دومش رو وارد کرد و همچنان تند تند تکون داد و با جمع شدن انگشت‌های چان و شنیدن ناله اش لذت برد.

"ا...ا....ا...اوه....شـ...شـ...شـ...ـت!شت!آهههه..."
چانیول با هر ضربه و اضافه شدن انگشتها منقطع ناله میکرد.
چشمهای کریس به رنگ نقره ای در اومده بود.نه از اون رنگ نقره ای ها که روز جدا شدن سر جادوگر دیانا از کریس دیده بود.یه رنگ نقره ای که با طلایی مخلوط بود و لذتش رو دوبرابر میکرد.
انگشت‌های کریس به نقطه ای خورد که لذت داشت و ناگهان منی چان روی صورت کریس پاشید.کریس انگشت‌هاش رو بیرون کشید و با تیکه پاره شده لباسش صورتش رو پاک کرد.

"آه...بـ...ببخشید ریس"
کریس عقب کشید و چانیول با انداختن دستش دور گردن اون مانعش شد.

"کریس؟"

"چیه؟خودت گفتی کام بشی یعنی بای بای سوراخ چانیول!"
چانیول با عصبانیت آلت کریس رو روی سوراخ خودش تنظیم کرد و با کشیدنش نزدیک تر دیک کریس واردش شد.

"فاک!شت!بزرگه!"

"چیکار کردی دیوونه!"
کریس ازش بیرون کشید و مشغول بررسی سوراخش شد.چانیول صورتش رو پوشوند تا خجالتش دیده نشه.آخه این چه کاریه اون میکنه.

EXO's OneshotsWhere stories live. Discover now