Tune for this chapter:
Get Low_ Mr. Liam Payne❤❤❤
(کاملا مربوط به چپتر نیست ولی خب گوش کنید منم گوش کردم)
متنی که اخر پارت نوشتم رو بخونید لطفاً.
........
سرم رو تکون دادم و تصمیم گرفتم اولین نفر خودم باشم. بعد از اینکه همه چیز کاملا آماده شد ، پشت خطی که به عنوان شروع کشیده شده بود ایستادم.
اون پسر به عنوان داور اجازه حرکت رو داد و من بازی رو شروع کردم.
با تموم سرعتی که داشتم شروع به دویدن کردم. ولی خب دویدن تو ساحل شنی نمیتونه کار آسونی باشه. تموم قدرتم رو گذاشتم تا بالاخره اولین دور رو تموم کردم. نوبت به دور دوم رسیده بود. دوتا نفس عمیق کشیدم و دوباره سریع شروع به دویدن کردم.
دور دوم رو هم تموم کردم و با سرعت پریدم تو آب و قسمتی که برای نگه داشتن نفس انتخاب شده بود. سرم رو تو اب فرو کردم و نفسم رو نگه داشتم. ولی خب بر عکس دفعه های قبل این کار برام سخت شده بود. از اونجایی که نفسم به خاطر دویدن گرفته بود.
تموم تلاشم رو کردم و وقتی دیگه نمی‌تونستم نفس بکشم ، سریع از آب بیرون اومدم و حالا دوباره نوبت دویدن شده بود. به پاهام قدرت دادم و با سرعت شروع به دویدن کردم.
بالاخره دور دوم رو هم تموم کردم و مسابقه برای من به پایان رسید. همونطور که نفس نفس میزدم روی یکی از اون تخت های چوبی نشستم تا حالم جا بیاد.
همون موقع بود که یه بطری آب جلوم ظاهر شد و وقتی سرم رو بالا گرفتم هری رو دیدم که با یه لبخند کوچولو به من نگاه میکرد.
"خسته نباشی!"
اون گفت ، وقتی من بطری رو از دستش گرفتم و همون اول تقریبا کلش رو سر کشیدم.
"ممنون. فکر کنم نوبت تو باشه."
گفتم و به پشت سرش اشاره کردم.
سرش رو تکون داد.
"برام آرزوی موفقیت کن!"
همونطور که عقب عقب راه می‌رفت ، گفت و چشمک زد.
پشت اون خط ایستاد و چند لحظه بعد شروع به دویدن کرد.
روی اون تخت چوبی دراز کشیدم و سعی کردم نفس هام رو که هنوز هم گرفته بود رو تنظیم کنم.
چشمام رو بستم و تلاش کردم از اون هوای خوب لذت ببرم. تقریبا در حال چرت زدن بودم که با صداهایی که میومد چشمام رو باز کردم.
"اوه پسر!"
صدای اون داور رو شنیدم و وقتی دقت کردم متوجه شدم منظورش به هری بوده. انگار آقای استایلز زیر آب خیلی خوب عمل کرده بود.
