سلام بچه ها...باورم نمیشه بالاخره نوشتن این بوک هم تموم شد...
از 15 بهمن ماه نوشتنش رو شروع کردم و از 4 اسفند آپش رو شروع کردم...
امروز 20 مرداد 1403 هست و بالاخره نوشتنش تموم شد:)
7 ماهه که نوشتنش طول کشیده:) وسطش به خاطر درسام تا دو سه ماه ننوشتم و باعث شد اینقدر طول بکشه...حدودا شیش هفت ماهه که همراه شما دارم مینویسمش. ووت هاتون، کامنت هاتون، انگیزهٔ منو برای نوشتن ساختن و منو هفت ماه تموم حمایت کردید.
چطور تشکر کنم؟ چطور حسم رو توصیف کنم؟ من نه قلم خوبی داشتم و نه... ولی شما اینقدر بهم لطف کردید که واقعا نمیدونم چی بگم...
حسش توصیف ناپذیره. دلم براتون تنگ میشه. امیدوارم تو فیکای دیگم هم همراهم باشید.
دلم برای تک تکتون تنگ میشه...ببخشید که نتونستم همه کامنت هاتون رو جواب بدم، این اواخر که کامنتا بابت شرط کامنت بیشتر شده بود، نمیتونستم همه رو جواب بدم... ولی همه رو میخوندم و لذت میبردم.
کامنت ها، ووت ها و حمایت های تک تکتون چه تو واتپد و چه توی تلگرام برام خیلی ارزشمنده. دلم میخواد از همین جا از تک تکتون تشکر کنم. میخواستم مثل لاو می اگین تو پارت حرفای نویسنده، آیدی کسایی که از بوک خیلی حمایت کردن رو بذارم ولی تعداد بالاست و اگه بخوام آیدی بذارم، باید بالای صد و خرده ای آیدی بذارم... پس از همینجا از تک تکتون تشکر میکنم و واقعا خیلییی دوستتون دارم💜💜
من با این بوک زندگی کردم. خیلی از دیالوگایی که نوشتم و یا اتفاقاتی که افتاده رو از زندگی خودم و کسایی که میشناختم الهام گرفتم.(تو فصل اول)
مثلا تهیونگ فصل اول رو از یکی که خیلی دوستش داشتم(عاشقش نبودم) الهام گرفتم. اون وو و اون دو تا مافیا رو هم از شیطان صفتایی که تو زندگی خودم گند زدن، الهام گرفتم ولی خیلی از اتفاقات از تخیلم بیرون اومده.
هر وقت حالم بد بود، کامنت هاتون رو میخوندم و حالم بهتر میشد:) ممنونم ازتون بچه ها💜
وقتایی که بهم میگفتین این بوک، بهترین بوکیه که خوندید، فیک مورد علاقتونه، من نویسنده مورد علاقه و محبوبتونم، قلمم رو دوست دارید و... اینا قشنگ ترین جملاتی بودن که میتونستم بخونم و ساعت ها تو لذتشون غرق شم. از همتون ممنونم🥲💜
از دوست عزیزم parpar_army_bts خیلی متشکرم که منو اینقدر حمایت و همراهی کرد. صمیمی ترین دوستم که از وقتی ایده نوشتن این بوک تو ذهنم اومد، همراهیم کرد تا لحظه آخر:) ❤❤
و همینطور ریدرایی که از اول همراهم بودن یا بعدا ملحق شدن و یا عزیزانی که بعدا به ما میپیوندن، از همتون ممنونم💜💜
♥تو بوک های دیگه که قراره بعد از این بوک بهشون برسم، همراهیم میکنید؟
همشون تو همین اکانتم قرار میگیرن. فعلا فیک بعدی ای که میخوام بنویسم، slow death هست:
Slow death [مرگ تدریجی] (جنایی، امگاورس، مافیایی، انگست، هاناهاکی)
اسلو دث در حال آپه🔥
کاپلش هم ویکوکه و کاپل فرعی، نامجین و دو کاپل فرعی پنهان دیگه داره.خداحافظ همگی و به امید دیدار مجددتون در بوک های دیگم🔥❤
این بوک با 119 هزار ویو و 13/8 هزار ووت به پایان رسید ✍🏻❤
امیدوارم از خوندنش لذت برده باشید ماهک های بنفشم🌙💜
YOU ARE READING
Lost memories ᵥₖₒₒₖ
Fanfiction(فصل اول) هیچکس باورش نکرد، طوری که حتی خودش هم کم کم خودش رو گم کرد... اما دنیا در برابر یه مظلوم، ساکت نمیمونه و یه روز تقاصش رو از ظالم میگیره:) ••••••••••••••••••••••••• (فصل دوم) -جونگ کوک؟؟؟ +اشتباه گرفتی. -اما تو خیلی شبیه اونی. +جونگ ک...