درباره ی لویی

2.3K 267 317
                                    

فصل دهم

اون شب لیلین تو اتاق نایل و الی موند. الی داوطلب شد که رو زمین بخوابه تا لیلین بتونه تخت رو داشته باشه و نایل هم گفت که اونم رو زمین کنارش دراز میکشه. با دونستن اینکه نزدیک دوستشه، لیلین تونست اونشب رو خیلی راحت بخوابه.

صبح که شد لیلین برای صبحانه بیرون نرفت. اون تو فاصله ای که نایل و الی برای خوردن صبحانه رفتن توی اتاق موند و اونا وقتی برگشتن بهش گفتن که لویی سراغشو می گرفته.

الی از نایل خواسته بود چیزی نگه اما در کل دزد دریاییه مو طلایی به لیلین هشدار داد که لویی یه حدس هایی زده که اون کجا قایم شده و اگه پیداش کنه عصبانی میشه.

لیلین که قایم نشده بود... اون فقط ترجیح می داد که کاپیتان نفهمه کجاس.

بیشتر بعد از ظهر رو، لیلین و الی به صحبت از خونه گذروندن. و البته نایل مسلما از اینکه مجبور شده بود الی رو با کسی شریک بشه دوست نداشت—

لیلین می تونست بگه که با تمام وجود دلش برای خونه تنگ شده بود.

تخت خواب راحتش، لباس های تمیزش، غذا های درجه یک، خواهرش، پدر و مادرش... همه چیز.

الی هم همینطور بود هرچند که به صورت کلی اون بهتر از لیلین با زندگی جدیدش کنار اومده بود اما بهرحال اگر موقعیتی برای آزادی پیش می اومد اون با خوشحالی ازش استقبال می کرد حتی اگر این به این معنی بود که نایل رو رها کنه... چون بهرحال اون دو نفر بنظر نزدیک تر از اون چیزی که لیلین اول تصور کرده بود می اومدن.

وقتی زمان شام شد لیلین باز هم توی اتاق موند. الی پیشنهاد کرد که پیشش بمونه اما لیلین گفت که اینطوری لویی کاملا مطمئن میشه که اون کجاس... البته نه اینکه لیلین ازش قایم شده باشه ...

بعد از شام الی با هری برگشت که یه جورایی ترسونده بودتش و اطلاعاتو ازش بیرون کشیده بود که لیلین کجاس.

این یکم لیلین رو ترسوند چون اگر هری می تونست اینطوری از الی حرف بکشه، لویی می تونست با یه نگاه کاری کنه که اون به همه چیز، از جمله نقشه ی فرارشون اعتراف کنه.

از نظر هری اینکه لیلین خودشو از لویی قایم کزده بود خیلی جالب اومده بود.

اما لیلین که خودشو قایم نکرده بود!

دزد دریایی بهش اطلاع داد که لویی هنوز داره دنبالش می گرده و الان نسبت موقعی که سر صبحانه راجع بهش سوال کرده بود عصبی بنظر می رسید. و یک بار دیگه... برای لیلین اهمیتی نداشت.

این مشکل لیلین نبود... اون بهرحال اشتهایی برای خوردن نداشت.

نایل می دونست اگر لویی بفهمه اون به لیلین پناه داده بود، حتما از روی عرشه پرتش می کنه توی دریا اما بخاطر الی چیزی نمی گفت. هرچند که لیلین تصمیم گرفت اون جا رو ترک کنه.

(شاهزاده دزد دریایی (لویی تاملینسونWhere stories live. Discover now