به نسخه ی انگلیسی داستان هم رای بدید.فصل سی وسوم
درست زمانی که دزد دریایی موفرفری متوجه شد که وان دایرکشن بالاخره متوقف شده لیام پرسید:" اونا کجان؟"
همون لحظه بعد از حرف لیام چندین متر عقب تر، جایی که زمانی کشتی اونجا قرار داشت هری چشمش به لویی و لیلین افتاد که به سمت کشتی می اومدن.
" نایل طناب آوردی؟؟"
مرد ایرلندی با سر تایید کرد و سر طناب بلند و کلفت رو بالا گرفت و بعد طناب رو برای لویی که در حال نزدیک شدن بود پایین انداخت.
-
لویی بی نفس از دختری که با یه دست گردنش رو سفت گرفته بود پرسید:" تو خوبی لی لی درسته؟"
گرمای بدن هر دوشون در تماس با آب سردی که اطرافشون بود کاملا از بین رفته بود.
لیلین با ضعف برای تایید سر تکون داد و در حالی دندون هاش بهم می خورد و لویی پشت کمرش رو چسبیده بود به جلو شنا کرد. سرش درد می کرد چون موقع سقوط با سر به سطح آب خورده بود.
همون تایید برای لویی کافی بود. ان فقط می خواست مطمئن بشه.
اما همون لحظه لیلین صورتش رو از لویی برگردوند و سرفه های خشکی که از سرما خوردگی قبلیش خوب نشده بودن شروع کرد و این باعث شد قلب کاپیتان بخاطرش به درد بیاد. موهای جفشتون جلوی چشم هاشون رو گرفته بود اما لویی هنوز هم روی اینکه آیا لیلین درد داره متمرکز بود.
چشم لویی متوجه طنابی که خدمه انداخته بودن شد و حالا می دونست که راحت می تونن برگردن بالا در نتیجه حواسش رو متوجه شاهزاده ای که بهش وصل بود کرد.
چیزی نگفت.. و فقط به حرکات دختر نگاه کرد که با سرفه می کرد و آب هایی که به اجبار خورده بود از ریه هاش خارج بشن. وقتی آب وارد ریه بشه نفس کشیدن خیلی دردناک میشه.
وقتی لویی طناب آویزون شده از بالای کشتی رو چسبید و بودن اینکه نگاهش رو از لیلین جدا کنه طناب رو کشید تا نشون بده گرفتتش.
" لی لی، اگه میخوای سالم به اون بالا برسیم مجبورم ازت بخوام دستات رو محکم دور گردنم بپیچی." لویی می تنست صدای خدمه رو که بالای کشتی در مورد اونها حرف میزدن بشنوه اما تصمیم گرفت به شاهزاده که ناباورانه بهش زل زده بود نگاه کنه.
تقریبا خنده دا بود.
" چیه؟ چی شده؟"
" آب تو گوشت رفته یا قط داری بازم سر سخت بازی در میاری؟ دستاتو بپیچ دور گردنم تا بتونیم بریم بالا."
لیلین مقداری از موهاش رو از جلوی صورتش کنار زد تا به لویی که با چشم های ریز شده به لیلین نگاه کرد و بی اختیار با دهن بسته خندید.
![](https://img.wattpad.com/cover/43527926-288-k742538.jpg)
YOU ARE READING
(شاهزاده دزد دریایی (لویی تاملینسون
Romanceلیلین شِی، وارث تاج و تخت انگلستان در کشتی درحال مسافرت به فرانسه بود که کشتی اش توسط لویی تاملینسون، بدنام ترین دزد دریایی معروف به شاهزاده ی هفت دریا مورد حمله قرار گرفت. در ضمن داستان مطالب بالای 18 سال داره...با اطلاع بخونید لطفا اگه خوشتون...