صبحت بخیر لی لی

1.9K 228 357
                                    

سلام... خیلی جالبه که وقتی آپ نمیشه کامنت هاتون طلبکارانه میشه اما وقتی ازتون می خوام رای بدید و نظر بذارید هزار تا بهونه دارید...نت ضعیفه...واتپد اذیت می کنه... بعد نصف بیشتر کامنتا چیه؟؟؟ " خوب بود، بعدی رو بذار..."

یه داستان دیگه دارم میذارم... واسه زیر 15 سال توصیه نمی کنم...اگرم خشونت دوست ندارید که اصلا سراغش نرید.


فصل سی و یکم

وقتی لیلین متوجه شد لویی بالش خودش رو به کوین داده و بالش دیگه ی تخت رو هم برای لیلین کنار گذاشته که وقتی اومد راحت باشه، شاهزاده کمی بر انگیخته شد.

لویی مجبور نبود اون کارو براش بکنه.

تا جایی که یم تونست در سکوت به سمت تخت رفت چون نمی خواست کاپیتان رو بیدار کنه. لیلین بالشی که براش گذاشته شده بود رو برداشت.

لویی دستش رو به عنوان بالش زیر سرش گذاشته بود و این کار رو برای لیلین سخت می کرد که بخواد بالش رو بدون اینکه لویی رو بیدار کنه به زیر سر لویی منتقل کنه.

لویی درحالی که چشم هاش بسته بود شروع کرد:" فکر کردی داری چیکار می کنی لی لی؟" و صداش خالی از هرگونه خوابآلودگی ای بود.

پس اون نخوابیده بود... البته لیلین هم زمان زیادی رو بیرون نمونده بود.

لیلین لب پایینیش رو گاز گرفت و سعیمرد عادی بنظر بیاد:" داشتم بالش رو میشتم زیر سرت." لیلین صادقانه جواب داد و به آرومی با بالش به صورت کاپیتان کوبید.

لویی آهسته غریدو سعی کرد صورتش رو عقب بکشه و بعد با حالتی خود دار به لیلن نگاه کرد:" گذاشته بودمش برای تو وقتی که میای بخوابی."

" خب من فعلا نمیخوابم پس بالش رو نگه دار لو."

" بالاخره که میخوابی، پس برش نمیدارم لی لی."

" وقتی خواستم بخوابم ازت می گیرمش پس حالا دهنت رو ببند و بگیرش." لیلین دستور داد و تقریبا خم شد و بالش رو توی صورت لویی فرو کرد.

ناگهان لیلین بخاطر دست های لویی که دور کمرش پیچیده شدن جیغ کوتاهی زد و لویی اون رو کنار خودش روی تخت خوابوند.

چشم هاش رو تکون داد تا اینکه با چشم های ریز شدهی لویی برخورد کردن.

" داری به من دستور میدی؟" لحن لویی به چالش کشنده بود و لیلین چشم هاش رو چرخوند.

لیلین جواب داد:" درست فهمیدی." و تقریبا طوری صحبت کرد که باعث بشه لویی جواب بده.

" بسیار خب اعلیا حضرت. من دستورت رو گوش میدم...اما..." چشم های لیلین با بیشتر فرو رفتنش توی تخت توسط لویی گرد شد و لویی ادامه داد:" اما خودتم باید همین نزدیک بمونی و مطمئن بشی که من دارم از بالش استفاده می کنم درسته؟"

(شاهزاده دزد دریایی (لویی تاملینسونWhere stories live. Discover now