Part 14💫

1.5K 398 25
                                    


چشماشو بسته بود. نمیخواست توی چشمای مرد مقابلش که حالا با لمس کردن بدنش و با تکون دادن انگشتاش روی شلوارش، به عضوش نزدیک میشد نگاه کنه!

"میدونم که خودتم میخوای کوچولو...حالا...فقط کافیه زانو بزنی و...
دیک کلفتمو ساک بزنی ...اونوقت میتونیم بریم تو اتاقم.... خوش بگذرونیم...نظرت چیه....هوم؟"

چانگسو در حالی که حالا عضو پسر کوچکترو از روی شلوار لمس میکرد دم گوشش پچ پچ کرد. زمانش داشت تموم میشد و وقتی هیچ عکس العملی از پسر روبروش ندید به جون گردنش افتاد و با مک زدن و خیس کردنش خواست زود تر تحریک کنه!

نمیدونست چرا هنوز اونجا خشکش زده بود و حتی دست های اون مرد رو کنار نمیزد. تنها چیزی که میدونست این بود که باید دووم میاورد!
هنوز نمیدونست چرا بدنش داغ شده! فقط میدونست که به اون راحتی که فکرشو میکرد نیست!...هر لحظه ممکن بود تحریک بشه و ناخواسته تسلیم خواسته های کثیف دیگران بشه!
چشماش داشت سیاهی میدید و نفس هاش نامرتب شده بود...حرکت لب های خیس مرد روی گردنش داشت حالشو بهم میزد! ولی حتی نمیتونست یه قدم عقب برداره!

"فقط یه دقیقه مونده "

چانیول در حالی که یه سیگار دیگه روشن کرده بود و به تمام حرکات دست چانگسو روی بدن پسرک با بی خیالی نگاه میکرد یادآوری کرد.

"زود باش پسره ی احمق!!! زود باش زانو بزن"

سعی کرد با خشونت پسر روبروشو تسلیم کنه . موهای بکهیونو به عقب کشید و باعث شد دو قدم به عقب هل داده بشه. گردنشو گرفت و عضوشو از روی شلوار توی دستش فشار داد و باعث شد پسر ناله بلندی از درد بکشه!!

"زمان تمومه"

چانیول به ساعتش نگاه کرد و اخطار داد!....
با اینکه هنوز چند ثانیه مونده بود تا وقتش تموم بشه!

"فکر نکنم با کتک زدنش بتوتی تحریکش کنی!"

چانیول درحالی که نگاهشو از بکهیون گرفته بود و حالا سعی میکرد با تمرکز روی جا دادن بطری وسط میزحواسشو از نگاه های سردرگوم اون پسر دور کنه گفت.

بطری رو دوباره چرخوند و ایندفعه سمت کانگمین از حرکت ایستاد.

حالا که نوبت اون شده بود با یه پورخند مرموزانه سمته بکهیون رفت...ولی بهش دست نزد. شلوار خودشو پایین کشید و عضوشو درآورد و با یه دستش شروع به مالیدن عضوش کرد!

" حالا که اجازه ندارم لختت کنم...شاید با دیدن دیکم تازه اشتهات باز بشه خوشگله"

Ruthless Savior Where stories live. Discover now