خب بچه هااااا اینم از ناجی بی رحم🥲🥲امیدوارم خوشتون اومده باشه و با نظراتون لطفا بهم نشون بدید که دوست داشتید یا نه 😇💫
ناجی بی رحم اولین فیکی بود که نوشتم و به عنوان کسی که خیلی کم فیک میخونه تونستم از پسش بر بیام.
ولی خب حدود شیش ماه طول کشید و خودمم خیلی حرص خوردم تو این مدت مخصوصا از دست چانیول داستانم ولی آخرش دلتونو براش کباب کردم🚬🚶🏽♀️
حمایت ها فعلا اون جوری که دوست دارم باشه نیست ولی جاست فور فان فیک بعدی رو شروع میکنم و سر وقتش بر میگردم تل و آپش میکنم ( البته بعد امتحانام)
و همچین فصل دوم ناجی اگه شرطی که گذاشتم انجام بشه🤧🙌اونایی که منتظر بودن فول بشه میتونن شروع کنن و اینکه فایل کامل با کمی ادیت هفته بعد آپ میشه🤓
ممنون که تا اینجا باهام بودید و از ریدر هایی که نظر میدن و توی واتپد ووت میدن هم تشکر میکنم خیلی گلید چون واقعا یه نویسنده از نظرات و ووت ها بیشتر از هر چیزی انگیزه میگیره و به خودی خود ذهنش خلاق تر میشه 😂
لاو ❤️
YOU ARE READING
Ruthless Savior
FanfictionRuthless Savior ناجی بی رحم 💥کاپل: چانبک 💥ژانر: روانشناسی_انگست_رمانس_اسمات_خشن_ددی کینک 🔞 💥خلاصه: بکهیون هنوز هفده سالش بود که مادر خوندش با ازدواج کردن با مرده پولداری به اسم پارک چانیول اون رو دوباره قربانی خواسته های خودش کرده بود. اون پسر...