Part 65💫

932 217 56
                                    


به تاج تخت تکیه داده بود و به خاطر سر درد وحشتناکی که سراغش اومده بود چشم هاشو با اخم بسته بود. در اتاقش بی مقدمه باز شد و بکهیون رو دید که با چرخ غذا سعی میکرد خودشو از چهارچوب در رد کنه. لباس هاشو عوض کرده بود و تیشرت بزرگ سفید و بیژامه طرح دار بافتنی گشادی تنش بود که خواستنی ترش کرده بود. موهای مرطوبش نشون میداد دوش گرفته و چهره سرحال اومدش باعث شد چانیول از اینکه فعلا نمیتونست دوش بگیره حسرت بخوره!...

" صبحونتو آوردم. جونگین گفت دارو هاتو امروز میاره!"

جونگین!... چقدر صمیمی شده بود که جونگین صداش میکرد!...

" گشنم نیست!"

گرسنش بود ولی به لج غیر منطقی که تو دلش از «جونگین» گفتن بکهیون توی دلش افتاد برعکس خواسته دلش لب زد.

بکهیون چیزی نگفت و مثل اینکه کلمه ای نشنیده باشه با چرخ جلو تر اومد و صبحونه رو روی میز پایه کوتاهی چید و روی تخت روبروی چان گذاشت. مرد بزرگ تر هم مثل اینکه سرگرمی جدیدی پیدا کرده باشه با لذت به حرکات انگشت و دستای پسر کوچکتر خیره شده بود و هر بار لبخند بی اراده ای روی لبش مینشست که ترجیح میداد مخفیش کنه.

" کورن فلکس درست کردم خیلی مقویه"

دیوونه....

"مگه من بچم. نکنه یادت رفته جای باباتم"

با نیشخند گفت و وقتی اخم کلافه بک رو دید نیشش رو بست و صداشو صاف کرد.

" منظورم...آره...خیلی مقوی میزنه..."

جلو اومد و مثل بچه های حرف گوش کنی که مامانشون بالا سرشونه که غذاشونو بخورن قاشق فلزی رو با دست سالمش برداشت و بی رقبت به مخلفات داخل کاسش چند ثانیه چشم دوخت.

" آخ دستم گرفت...نمیتونم قاشق رو توی دستم بگیرم...آخ.."

قاشق از دستش افتاد و مثل اینکه دردش بگیره صورتشو جمع کرد و وقتی بکهیون با نگرانی جلو اومد زیر چشمی به واکنشش نگاه کرد.

" خوبی...وا..وایسا تکونش نده بزار ببینم!...."

از اینکه بکهیون باورش شده بود داشت خندش میگرفت ولی نیشخندش دور از چشم های نگران بکهیون بود که دستشو گرفته بود و با نگرانی برسی اش میکرد.

" فکر کنم نمیتونم قاشق رو خودم نگه دارم...میشه کمکم کنی صبحونه بخورم...آخه خیلی مقویه و حیفه...منم که یه دستم شکستس اون یکی هم الان گرفته..."

از اینکه انقدر حرفاش مصنوعی بود خودش داشت خندش میگرفت ولی بکهیون همچنان نقششو نفهمیده بود و با نگرانی به دستاش خیره شده بود و مثل اینکه دنبال چاره ای بگرده مردمک های چشم هاش میچرخید.

Ruthless Savior Where stories live. Discover now