《 New characters 》
《 دوریسیا لیندا هارمونیام 》
وی بیست و شش ساله و اصیل است.
یکی از دختران خاندان هارمونیام بوده ، و یک خواهر خونی و برادر ناتنی دارد.
در بیست و پنج سالگی عضوی از گروهی مهاجمین که به نام " شورشی ها " معروف هستند ، شد.《 لوکاس نیاک هارمونیام 》
وی اصیلزاده و بیست و پنج سال دارد.
در دارمسترانگ تحصیل کرده و فارغ تحصیل شد.
از استعداد های ویژه ی او پرتاب چاقوی های جادویی است.
او به ( گرده افشان) علاقه دارد اما هیچگاه چیزی جز بی توجهی از او ازانش نمیشود.
همراه دختر عموی خود " دوریسیا هارمونیام " عضو گروه "شورشی ها " شد.
________________________________________
هرماینی گوشه ی لبش را گزید و به قصد پریدن در گودال خم شد که صدای جیر جیرِ چیزی توجهش را جلب کرد.
قلبش به سرعت شروع به تپیدن کرد و چوبدستی اش را بیرون کشید: لوموس.
با نور ضعیفی که از چوبدستی اش ساطع شد ، با دقت همجا را از نظر گذاراند.
با دیدن دو موش که با سرعت از استبل بیرون دویدند نفسی را که حبس کرده بود بیرون داد
.
سپس بدون اینکه چوبدستی اش را خاموش کند در گودال پرید!از دیواره های خاکی گودال سر خورد... و ناگهان زیر پایش خالی شد!
با برخورد کمر و باسنش روی زمین ناله ای از سر درد کرد... خب این بهترین فرودش نبود.
YOU ARE READING
Hell but beautiful {Dramione} ⁺¹⁸
Romanceعشق بین پرنس اسلیترین و باهوش ترین دختر گریفیندوری ... گاهی آنقدر نگاهت را روی زمین نگه میداری که متوجه نمیشوی ، به دروازه های جهنم رسیدی ... حتی وقتی گرمای شعله های اتش را احساس میکنی نیز متوجه نمیشوی ، حتی وقتی بوی دود را میشنوی ... حتی وقتی خوده...