چپتر نه : بوسه ی آتشین...

447 69 53
                                    

- سلام عزیزای دلم، از امشب به بعد پنج شنبه ها هم آپ می کنم.
- خوشحال میشم اگه خوندین، نظراتتون رو برام بنویسین.
- دوستتون دارم💗💗💗😘😘😘😘
____________________________________

یک هفته بعد، دانشگاه.... 

مایلد:وین تو تا کی میخوای اینجوری کار کنی؟ داری از بین میری. 


گالف:باید دنبال یه دوست پسر باشی و کنارش کیف کنی. 


وین:منم اگه مثل شماها، تو پرقو بزرگ میشدم الان داشتم خوش میگذروندم. من الان فقط به آینده ی خواهر و برادرام فکر میکنم. 


کای:گالف تو چرا واسه وین نسخه می پیچی؟ یکی باید برای خودت توصیه نامه بده. زیادی کرک و پرت ریخته، انگار شوهرت بدجور حالت رو گرفته. 


گالف:خیلی عوضی هستی. من یه لحظه هم اون عوضی رو آدم حسابش نمی کنم. من زندگی مجردیم رو دارم ولی الان حوصله ی رابطه با این دخترا رو ندارم. 


کای:شایدم الان دوست داری به یکی بدی واسه همین اینا بهت خوش نمیاد. 


گالف پاشد و زد تو سر کای:خیلی بی شعوری. 


مایلد:چرا سربه سرش میزاری؟ به اندازه کافی واسه ازدواجش عصبیه، تو دیگه بیشترش نکن. 


کای:من اذیتش نمی کنم، بیشتر میخوام یکم سرحال بیاد، اگه با یکی باشه اینقدر گند دماغ نمیشه. 


مایلد:ولی بنظرم تحریکش نکن، یه خل بازی درمیاره و کار دست خودش میده. 


چند روز بعد... 


کتی:وای اون گالفه، بچه ها میرم بهش یه سر بزنم. 


گالف با دوستاش مشغول صحبت بودن. 


گالف:بچه ها ما میریم دیگه،مایلد پاشو دیگه، چقدر لفتش میدی. 


مایلد:اومدم اومدم... خداحافظ. 

مایلد:چه مرگته اینقدر عجله داری؟ 


گالف:تو مگه نمی دونی من باید خونه باشم، الان رئیس میاد و نق نق میکنه که چرا دیر کردی، مایلد من نمیخوام منو با راننده بفرسته اینور و اونور، اینجوری دیگه خیلی محدود میشم. 

عشق و اجبار (Love and compulsion) Where stories live. Discover now