زنگ بزنم؟ نزنم؟ نکنه کار داره؟ سرش شلوغ نباشه؟ گوشیش دم دستش هست؟ جواب میده؟ نمیده؟
بعد دوتا بوق جواب داد.
کاوه-جونم دارا؟نیشم تا بناگوش باز شد...
-سلام...
کاوه-سلام عزیزم.
-سرت شلوغه؟ اگه کار داری...کاوه-من برای تو همیشه وقت دارم! و سرم هم شلوغ نیست.
-هوم.
کاوه-کاری داشتی؟ کجایی؟
-نه... تو اتوبوسم دارم میرم دنبال آرش.کاوه-یکم کار دارم منتظر بمونید من میام دنبالتون.
-اسنپ میگیرم...
کاوه-خیلی طول نمیکشه!لبخند زدم-باشه منتظرت میمونیم.
کاوه-روزت چطور بود؟ خسته نیستی؟
-بد نبود... کارم خسته کننده نیست فقط در حد مرگ حوصلهسربره!!!خندید-ازین به بعد بیشتر بهت زنگ میزنم حوصلت سر نره...
-همینجوریشم روزی دو بار زنگ میزنی دیگه کی کار کنم؟
کاوه-اونا که تماسای واجبن!
لبخند زدم. قبل ناهار زنگ میزد یادآوری کنه حتماً یه چیزی بخورم و بعدش هم زنگ میزد مطمعن شه خوردم.
-مزاحمت نیستم؟
کاوه-نه عزیزدلم. پنج دقیقه دیگه یه قرار ملاقات دارم بعدشم که میام دنبالتون.
-باشه...کاوه-دوستت دارم.
نیشم باز شد-من بیشتر! مواظب خودت باش. زود بیا دنبالمون دلم برات تنگ شده...
کاوه-باشه عزیزم.
-من باید پیاده شم. میبینمت.
کاوه-میبینمت... خداحافظ.خداحافظی کردمو سریع پیاده شدم.ده دقیقه طول میکشید تا از این ایستگاه تا خونهی بابا و مامان برم. تو راه برای آرش یکم اسنک و خوراکی خریدم ... نزدیک خونه بودم که مامان زنگ زد.
-سلام!
مامان-سلام عزیزم. کجایی؟
-نزدیک خونتون.
مامان-آرش خوابیده واسه همین آیفونو میوت کردم رسیدی زنگ بزن درو برات باز کنم.
-چشم. چیزی لازم ندارین؟
مامان-نه جونم فقط زود بیا ببینمت دلم برات یه ذره شده.
لبخند زدم-یکم دیگه میرسم... میبینمت.وقتی رسیدم زنگ زدم و مامان زود درو باز کرد، وسایلمو دادم بهش و سراغ آرشو گرفتم.
مامان به کاناپه اشاره کرد و آروم گفت-داشت کارتون میدید که خوابش برد منم پتو آوردم کشیدم روش زیر کولر خوابیده سرما نخوره.لبخند زدم-دستت درد نکنه مامان.
مامان-کاری نکردم. بیا آشپزخونه...دنبالش رفتم.
مامان-چیزی میخوری؟
-نه.
مامان-غلط نکن قربونت برم. بیا کوکی گردویی خریدم ازین بخور تا من برات شیرکاکائو بیارم.با تعجب گفتم-شیرکاکائو؟
مامان-واسه آرش خریدم دیروز بهم گفت شیرکاکائو دوست داره.ناخودآگاه دوباره تشکر کردم-مرسی مامان.
مامان-واسه شیرکاکائو؟ چیز مهمی نیست.
-به خاطر اینکه حواست به آرش هست. حس میکنم منو کاوه اصن بلد نیستیم درست حسابی حواسمون بهش باشه!
YOU ARE READING
We Might Be Dead By Tomorrow
Romanceتو روشنی قلب منی؛ خودم را به هدر ندادهام!... 🌿 Give me all your love now 'Cause for all we know We might be dead by tomorrow... 🌿 #هپی_اند #happy_end By:imrockcandy🍭