یک روز

149 41 22
                                    

آرش-دارا؟
-جونم؟
آرش-چرا اسمت داراست؟
-اوم، وقتی من به دنیا نیومده بودم، یه عروسک‌هایی بودن به اسم دارا و سارا! باهم خواهر برادر بودن. عکسشونو پشت کیف و جامدادی و ظرف غذا و خلاصه همه چی میزدن! من که به دنیا اومدم مامان دلش میخواست تو خونه دارا و سارای خودشو داشته باشه، منتها بعد اینکه بچه دومش هم پسر شد و بردیا به دنیا اومد بیخیال شد چون دیگه دارا و سارا از مد افتاده بودن! پس اسم خواهرم رو میخواست بزاره دالیا، که هم به اسم من بیاد هم بردیا.

آرش-بابا؟ اسم تو چرا کاوه‌اس؟
کاوه-اوم، مامانم ازین اسم خوشش میومد. دلیل خاصی نداشت.
آرش-مامانت مهربون بود؟
کاوه-خیلی زیاد. اون مهربون‌ترین آدمی بود که تا حالا دیدم.
آرش-از عکسش معلومه مهربونه.
-خب اینا رو برای چی پرسیدی؟


آرش-از اسمم خوشم نمیاد. نمیشه عوضش کنم؟
-بعد اینکه من چهل‌تا تتو از اسمت رو تنم زدم میخوای اسمتو عوض کنی؟
آرش-خب مگه من گفتم بزنی؟
حرف حق جواب نداشت، بغ کردم و ساکت شدم.
کاوه-عزیزدلم، چرا از اسمت خوشت نمیاد؟
آرش-خب چون هیچ داستان بامزه و یا حتی معمولی‌ای پشت اسم من نیست! 

کاوه-دلیل نمیشه جونم. اسمت برای ما عزیزه، انقدر که دارا چندتا تتو به نشونه‌ی اسم قشنگت روی بدنش داره! ما اولین بار اسم تو رو شنیدیم و به عنوان آرش شناختیمت. اینطور فکر نمیکنی؟
آرش-خب... ولی اینا دلیل نمیشن! مهم دلیلیه که وقتی به دنیا اومدم اسمم رو انتخاب کردن که اونو نمیدونم!

موهاشو ناز کردم و گفتم-خب میخوای یه اسم برات انتخاب کنیم؟
آرش-نمیشه خودم انتخاب کنم؟
-نه! ما والدینتیم ما باید انتخاب کنیم مگه نه کاوه؟
کاوه-آره.
آرش-خب انتخاب کنین. دلیل خوبی پشتش باشه ها!
-بیا اسمشو بزاریم دانا که دارا بیاد! به عقل کل بودنشم میاد!
کاوه-کارن هم خوبه‌ها! به کاوه بیاد!

-نخیر! اسم تو توشناسنامشه پس اسم به من بیاد عادلانه‌تره نمیشه هم خر رو داشته هم خرما.
کاوه-خب... حق باتوعه تو انتخاب کن!
آرش-نههههههه... دانا چیه؟ نمیخوام اسمم دانا باشه! مسخرم میکنن!

-چرا؟ اسم به این قشنگی! بعدشم من یه عمر دارا بودنو تحمل کردم اونقدرام سخت نیست.
کاوه-واقعاً اسم قشنگیه.
آرش-من پشیمون شدم ولم کنین.
-نچ. نمیشه. کاوه بیا ازین به بعد دانا صداش کنیم.
آرش-نهههه... ببخشید گیر دادم. بس کنین خب؟
کاوه-مطمعنی؟

آرش-آره.
کاوه-الآن اسمتو دوست داری؟
آرش-آره.
کاوه-خوبه. نظر تو چیه دارا؟
-خب فکر کنم منم بتونم کوتاه بیام. ولی هیف شد دانا اسم خیلی خوبی بود. میخوای بیشتر فکر کنی؟
آرش-نه! اصلاً!

-اوکی. پس آرش خودم میمونی. بغل؟
آرش-آره. بغل فکر خوبیه. دانا فکر بدیه!
بغلش کردم و موهاشو ناز کردم و بوسیدم تا خوابش ببره.
کاوه-شب بخیر عزیزم. شب بخیر پسرم.
-شب هردوتون بخیر. خوابای خوب ببینید‌.
آرش-شب بخیر باباها.

We Might Be Dead By TomorrowWo Geschichten leben. Entdecke jetzt