seaon2 p13

1.4K 178 836
                                    

●•Black Swan•●

____________________________

جیمین روی صندلی پایه بلند کنار میز بار نشسته بود و ارنجشو یه میز بلند کنارش تکیه داده بود.

یونگ هم کنارش ایستاد بود از پشت به میز تکیه زده بود و دو تا ارنجش کنار بدنش روی میز تکیه زده بودن.

جفتشون محو نمایش روبرو بودن. هر کدوم به جزئی از بار نگاه می‌کردن.

جیمین در حالی که حس کنجکاویش کاملا ارضا شده بود کلافه به اطراف نگاه می‌کرد. به نظرش همه چیز اونقدری که اون فکر میکرد جذاب نبود.

یونگی به دو زن شرقی که روی سکو که با قوس دادن به کمرشون تظاهر به خفن بودن میکردن نگاه میکرد:

♤عذرمیخوام جناب،چیزی میل دارین؟

بارمن برای بار سی‌ام تو این چند ساعتی که تو بار بودن پرسیده بود. و جیمین نفسشو با کلافگی بیرون فرستاد و به مرد نگاه کرد.

یونگی بدون اینکه برگرده گفت:

○چیزی رو که من بخوام فعلا ندارین هر وقت چیزی داشتین که بخوام بهتون خبر می‌دم.

بارمن لباشو رو هم فشرد و اخم هاشو تو هم برد.
جیمین لبخند پهنی به اون مرد زد و روشو به سمت سکو برگردوند، در واقع، اینجا بودن بهتر از تنها بودن تو یه فضای بسته با یونگی بود.

بارمن تصمیم گرفت سراغ باقی کارهاش بره.  از لباس های گرون قیمت اون مرد میتونست حدس بزنه با یه مشتری ثروتمند طرفه، به هیچ عنوان این مشتری رو از دست بده.

جیمین دستی تو موهای مشکیش بردو کمی بهشون حالت داده بود.

جوری که تو مکالمه یونگی شنیده بود باید دنبال دو تا زن می‌بودن. براش جالب بود بدونه یونگی این زن ها رو واسه چی داره جمع می‌کنه. اون که قرار نبود به بهونه نجاتشون اونا رو بدزده و به عنوان برده جنسی بفروشه؟

البته که هر چیزی از یونگی برمیومد اما تو این مورد امیدوار بود اینطور نباشه. در هر صورت جیمین که قرار نبود ساکت بمونه. در اولین فرصتی که گیر میاورد آمار این کارا رو هم به هوسوک می‌داد هر چند که می‌دونست یونگی و کاراش هیچ ربطی به پرونده پدرش نداره. اما نجات دادن یه عده از فروخته شدن به عنوان برده و از بین بردن آرامش یونگی قطعا ارزشش رو داشت.

اینجا بودن موقعیت خوبی واسه جمع و جور کردن خودش بود.
نمیتونست تاثیر این فضای شلوغ و صدای بلند اهنگه یا بی حرکت ایستادن یونگی کنارش
اما هر چیزی بود، به طرز معجزه آسایی تنش و استرسش رو کمتر کرده بود.

●• Black Swan •|آینه شکن| •●      Donde viven las historias. Descúbrelo ahora