●• Black Swan •|آینه شکن| •●

{part 2}

●•Black Swan•●

جیمین مشکوک اطرافش رو نگاه کرد و دو انگشتش کنار گوشش گذاشت:

-الو الو مرکز؟!عملیات کشف حقیقتِ تیم آ در همون بدو ورود با شکست مواجه شد.

و نگاه مسخره ای به جونگ کوک انداخت. باعث شد اخم جونگ کوک که خودش هم مطمئن نبود اینجا بودنش چقدر درسته، غلیظ تر شه.

هنوز بابت پیشامد های امروز گیج بود‌. و تحمل قیافه این بادیگارد عوضی که اجازه نمیداد وارد کلاب شن، خودش زیادی بود، حالا تیکه انداختن های جیمین هم بهش اضافه میکرد.

در واقع موقع ورود به کلاب فهمیدن فقط افراد خاصی که کارت عضویت دارن میتونن وارد شن و این کلاب یه جورایی برای فوق حرفه ای ها بود و هیچ جوره افراد عادی مثل جونگ کوک و جیمین نمیتونستن واردش بشن. اما جونگ کوک قرار نبود بیخیال شه پس به بادیگارد گفت که به کیم تهیونگ بگه چوی مین کوک باهاش کار داره، گرچه این کمی بی ادبانه و تعجب برانگیز بود اما اون مرد این کار رو کرد چون پسر روبرو خیلی عصبی و جدی به نظر میرسید...

نگاه جونگ کوک قفل در بود و عصبی با پاهاش روی زمین ضرب گرفته بود، با دیدن تهیونگ که با لبخند از در وارد شد صاف ایستاد و جیمین هم به تبعیت از اون به غریبه زل زد:

×اوه ببین کیا اینجان!

جلو رفت و جونگ کوک رو در آغوش کشید و موجب تعجب همه حتی خود جونگ کوک شد، تهیونگ آروم دم گوشش گفت:

×انتظار نداشتم حالا حالاها سراغم رو بگیری.

+ سراغت رو نگرفتم، اومدم حرف بزنیم.

و با یه هل دادن کوچیک، اون مرد رو از خودش دور کرد. تهیونگ به این گارد گرفتن و اخم بانمکش، میخندید:

×همین هم کافیه برای شروع.

به صورت سوالی جیمین نگاه کرد، اگه دیشب شک داشت که این پسر خوشگل ترین و تخس ترین موجودِ کیوت دنیاست الان دیگه با اون لپ باد کردش و لباس صورتیش مطمئن شد. حیف که تو استایل تهیونگ نبود یا شاید هم شخص کناریش زیادی توجه تهیونگ رو جلب کرده بود که این موچی خوشمزه به چشم تهیونگ نمیومد. با همون لبخند سمت جیمین رفت و لپش رو کشید:

×چیم چیم ما چطوره؟

جیمین چشماش گرد تر شد و سمت جونگ کوک برگشت:

-با من بود؟

با سکوت ِ جونگ کوک، ضربه ای به بازوش زد:

-هی عوضی، رفتی بهم خیانت کردی رفیق صمیمی گرفتی، بعدش تموم اسرار منم بهش گفتی؟

جونگ کوک جای ضربه ی جیمین روی بازوش رو مالوند، نه مثل اینکه حالا حالاها قرار نیست اتفاقات شب گذشته یادش بیاد. پسری که تازه به جمع شون اضافه شده بود جواب داد: