●•Black Swan•●
___________________________
برگه ی زیر دستش رو امضا کرد ، سر خودنویس رو گذاشت و عقب تر رفت روی صندلی‌ش لم داد.
دیدن چهره اخم کرده و قرمز کوانگسو براش لذت بخش ترین بود.
اما فعلا لذتبخش تر از اون قطع کردنِ دستی بود که دور کمر فابیوش حلقه شده. از بدو ورود شون و حتی زمانی که کوانگسو روی صندلی نشست و جیمین کنارش ایستاد اون دست از دور کمرش جدا نشد ، حتی زمان امضای قرارداد.
حالا که تهیونگ یا جانگ نبودن کوانگسو باید این معامله و قرارداد ها رو ببنده ، همه چیز اوکی بود و کوانگسو تو این مورد اصلا هم کم تجربه نبود ولی جلوی باربارو تقریبا همه ی سود رو باخت، تازه انگار باید غرامت هم میدادن.
قضیه ی لو رفتن جایِ بچه هایی که از پرورشگاه دزدیده بودن مثل توپ همه جا صدا کرد و توجه های عمومی رو سر محافظت از این بچه ها و اینکه مجرمین کیا هستن و قصد انجام چه کاری با این بچه دارن جمع کرد و تا جمع کردنش هزینه های زیادی کردن مثل خریدن چند تا سبلریتی و جریان سازی براشون و فدا کردن چند تا نیروی های حاشیه ای به پلیس.
حالا هم باربارو بابت کودکان پرورشگاهی که از دست داد، از اونها غرامت میخواست چون اون گاراژ که لو رفت رو اسپایدر تهیه و محافظت میکرد.
و چون اسپایدر نتونست کسی که گاراژ رو لو داد پیدا کنه ، آتیش باربارو همچنان تند بود و اونا نمی‌تونستن متوقفش کنن:
●بهتره دستات برای امضا نلرزه ، اینا کمترین چیزایی بود که میتونستین از دست بدین.
شوگا از اون سر میز ، با کنایه گفت. تک تک حرکاتش ، چرخوندن خودنویس تو دستش ، جوری که روی صندلی لم داده بود و اون پوزخندش ، همه و همه کوانگسو رو عصبی تر میکرد. باعث میشد فشار انگشت هاش رو پهلوی جیمین بیشتر شه:
▪جناب باربارو هنوز عصبیه! من اگه یک چهارم اینا رو هم میگرفتم خون پدر و مادرمم میفروختم.
"اصلا پدر و مادری داری که بخوای از خون شون با پول بگذری؟" شوگا که میدونه کوانگسو از بچگی یتیم بوده تو دلش میگه و تو ظاهر فقط پوزخند میزنه اما زود جمع‌ش میکنه تا چیزی از خشونت چشم هاش کم نشه:
●برای آروم شدن شاید نیاز باشه چشم و گوش تک تک تونو در بیارم. چون بلد نیستین خوب ازش استفاده کنین.
کم کم آثار عصبانیت تو چهره کوانگسو هم مشخص شد. خودنویس توی دستش رو روی میز پرت کرد، اونقدر محکم که تا وسط های میز بزرگ رفت:
▪ما فقط همینارو داشتیم باربارو کاپوتو یا بهتره بگم باربارو مین. لطفا به همینا راضی باش، در آوردن چشم و گوش ما هیچ سودی برات نداره.
● سودِ مادی که نداره ولی حداقل آرومم که میکنه، اینطور نیست؟!
شوگا با ابرو های بالا رفت و با تعجب ساختگی گفت. کوانگسو از حرص چشم غره ای به مردی که اون سر میز نشسته بود رفت و زیرلب فحشی به مادرش داد.
هنوز هم راضی نبود که کمر جیمین رو رها کنه ، سمت شوگا گفت:
ŞİMDİ OKUDUĞUN
●• Black Swan •|آینه شکن| •●
Aksiyonدو تروریست ، مین شوگا و دستیارش کیم تهیونگ یه ماموریت جدید برای ترور پسر پروفسور پارک و تهدید اون میگیرن. این ماموریت برای مین شوگا فوق آسون به نظر میاد و تهیونگ هم باید تو این ماموریت ثابت کنه که بالاخره میتونه یه تروریست حرفه ای باشه. ظاهرا که همه...
