Part 7

462 23 0
                                    


د.ا.ن سلنا:
داشتم اون وسط با جاستین میرقصیدم که چشمم افتاد به تیلور و لیام که روی مبل نشسته بودن و داشتن به ما میخندیدن ، جاستین که فهمید دارن به ما میخندن انگشت فاکشو بهشون نشون داد ، لیامو تیلورم که دیگه مرده بودن از خنده ، خود جاستینم خندش گرفته بود منم برا اینکه زایع نشم یه لبخند کوچیک زدم
از این که داشتم با جاستین میرقصیدم خوشحال بودم اون انگار تاحالا با کسی نرقصیده بود چون ه
چند بار پامو لگد کردو همش ببخشید میگفت ، مگه با کندال نمیرقصه ؟
اگه کندال میفهمید که ما داریم باهم میرقصیم حتما منو میکشت ، نه ؟!
اونجوری که من فهمیدم اون رو جاستین حساسه
بعد اینکه این اهنگ لایت تموم شد اهنگ شاد و تند گذاشتن و ما یکم دیگه ام رقصیدیم و دیوونه بازی دراوردیم ، بعد جاستین رفت پیش دیجی ، چقد میره پیش دی جیا !
شتت ، من یادم رفت با تیلور حرف بزنم ! اومدم برم پیشش که یکی صدام کرد برگشتم ، اه اون لیام بود
لیام :میشه باهات صحبت کنم ؟
سلنا : اممم باشه
*************************
نظر بدید💛

AloneWhere stories live. Discover now