د.ا.ن سلنا:
اومدم بشینم پیش اریانا که
جاستین:جای درست نشستی سل، دوباره بیا بشین.
تیلور: دلم واسه کندال میسوزه😂
با این حرفش همه خندیدن.
ایندفه رفتم یه ثانیه روی دیک جاس نشستم و سریع بلند شدم رفتم پیش اریانا نشستم.
بطری رو چرخوندم و افتاد به لیام و لویی.
لیام:ج یا ح؟
لویی:معلومه جرات
لیام:پاشو برو اون وسط با نایل درتی دنس کنید.
لو:کاری نداره که
و با نایل رفتن اون وسط. دیگه ترکیده بودیم.
بعدش به زین و جیجی افتاد و زین به جیجی گفت جلوی بچه ها با هم لب بگیرن که صدای اوقق همه بلند شد.
جیجی بطری رو چرخوند و به من و جاس افتاد.
سل:ج یا ح؟
یه لبخند پلید رو لبهام بود و دلیلشو نمیدونستم
جاس:جرات
سل:شلوارتو درار و قر بده
جاس:اوه نمیتونم
سل:چرا؟
جاس:چون زیر سلوارم چیزی نپوشیدم
سل:مهم نیس
جاس: هرجور راحتی
میخواست شلوارشو داره که
تیلور:اوه نه برو اون وسط نمیخوام دیکتو ببینم🙈
جاس رفت اون وسط و شلوارشو در اورد و شرو کرد به قر دادن. از بس خندیدم اشک تو چشمام جم شده بود و بقیه هم مثل من پاچیده بودن😂
جاس شلوارشو پوشید و اومد سر جاش نشست.
زین:افرین جاس خیلی خوب قر میدی😂
جاس:به قر دادن تو نمیرسه😂
همه خندیدن ولی من قر دادن زینو ندیدم😕
سل:این نامردیه من قر دادن زینو ندیدم☹
تیلور:الان که بازی تموم شد رفت وسط برقصه فقط زینو نگاه کن😂
بطری رو چرخوندم و افتاد به من و عاریانا😈
سل:به من میخندی عاره؟😈
عار:نه تروخدا😭
سل:ج یا ح😈
عار:اممم جرأت
لویی:اوووو، عاریانا جرأت انتخاب کرد😂
عار:شات اپ😒
سل:پاشو زینو بوس کن😈
عار:چیییی؟نهه جیجی منو میکنه
سل:همینی که حس😏
تی:اوو برو بازی رو خراب نکن
عار:جیجی اینا مقصران
عار بلند شد و رفت سمت زین و سمتش خم شد
جیجی:هی مدیونی اگه بوسش کنی...
حرفش وقتی اریانا لباشو گذاشت رو لبای زین قط شد😂
یهو جیجی لباس عاریانا رو کشید و پرتش کرد عقب😂
زین:جیجی تازه داشتم مزه لباشو قشنگ حس میکرد😂
جیجی:یه بار دیگه حرفتو بزن😡😡😡
زین:گفتم دوست دارم.
و سری لباشو گذاشت رو لباش اوققق
اریاناعم سری فرار کرد رفت نشست سر جاش😂
بعد اینکه بازی تموم شد زین و جیجی رفتن برقصن و تیلورم فک کنم رفت دنبال هری چون دیدم چن دفه وسط بازی هی دور و برشو نگاه میکرد. منو اریانا رفتیم تا مشروب بخوریم و زینو زیر نظر بگیریم. بقیه هم پخش شدن.
YOU ARE READING
Alone
Fanfiction زندگی چیز عجیب و پیچیده ایه ممکنه تو زندگی هدفای کوچیک و بزرگی داشته باشی ممکنه آرزوهای کوچیک و بزرگی داشته باشی همینطور ممکنه به هیچکدوم ازین هدفا و آرزوها نرسی و کلی سختی بکشی ولی باید باهاش کنار بیای ، ممکنه این سرنوشتت باشه یه فن فیک مخ...