Song: Half a heart
By: One Direction :)"خانم لارنس..اینم بقیه ی پرونده ها"
ناله ی بلندی کردم وقتی دیدم جولیا کوهی از پرونده روی میزم درست کرده.
"جولیا تو رو به هرکسی دوست داری قسم میدم، این بازی کثیف رو تمومش کن"
اون دختر خندید و گفت:
"خانم لارنس باور کنید دیگه تموم شد."
چشم غره ای رفتم و با حرکت سرم بهش اشاره کردم که میتونه بره.
یه ماه از کار کردن من تو این شرکت میگذره.
دیگه همه ی اختیارات شرکت به دست من و آقای پارکر افتاده و دادگاه هم تمام سهم و اموال بالاکشیده مو پس داد و اون اسکات دیکهد هم داره گوشه ی زندان میپوسه..
و اما من...هیچوقت انقدر تحت فشار نبودم.
فکر میکردم پشت میز نشستن یعنی عشق و حال و دستور دادن..اما دقیقا همه چیز برعکسه.
انگار آقای پارکر و بقیه منتظر بودن یه بدبختی مثل من پیدا شه و بوم...تمام پرونده ها و کارهای شرکت و بندازن رو دوشش.
اوایلش خوب بود.خودمو به خنگی میزدم تا از کار دربرم و دیرتر پشت میز بشینم اما آقای پارکر دستمو خوند و حالا من دارم بین پرونده ها خفه میشم.
دیگه خونم به جوش اومده بود.پرونده ای که تو دستم بود و با حرص پرت کردم رو میز و...ای کاش دستم میشکست و اینکارو نمیکردم.
تمام پرونده هایی که مثل برج های کوچیک و بزرگ روی میز بودن، با همون یه ضربه پخش زمین شدن و این دلیلی بود که من باحرص جیغ بکشم و سرمو به میز بکوبم.
صدای محکم باز شدن در و قدم های سراسیمه ی جولیا رو شنیدم.
"یا مسیح.خانم چیشده؟"
بدون اینکه سرمو از روی میز بلند کنم دستامو تو هوا تکون دادم تا خودش با چشمای آبی لعنتیش وضعیتو ببینه.
"خدای من.دعا کنین باهم قاطی نشده باشه وگرنه بدبخت میشیم."
"چیشده؟"
باصدای آقای پارکر سرمو بلند کردم و چیزی نمونده بود به گریه بیوفتم.
"دختر قیافتو چرا اینجوری میکنی؟خب مگه مجبوری همه رو همین امروز تموم کنی؟همونایی که روی میز هست رو انجام بده بقیه اش باشه برای فردا.جولیا، برو اون پرونده هایی که پایین ریخته رو جمع کن.سم کجاست؟باید بره کارای بانکی رو انجام بده."
با این حرف بلافاصله بلند شدم و مثل بچه مدرسه ای ها که فقط برای در رفتن از کلاس کارای معلمشونو به عهده میگیرن گفتم:
![](https://img.wattpad.com/cover/151795317-288-k561380.jpg)
ESTÁS LEYENDO
Choose Love ||H.S||
Fanfic"میدونی حداقل هفتاد هشتاد درصد زیبایی دنیا به خاطر توئه؟" هری خندید و چال های هلالی شکلشو نشون داد. "الان شد صددرصد" "تو دیوونه ای؟" "نه..من فقط عاشقتم" ............. تو این داستان هری دارک نیست، ددی نیست، قاتل نیست، معروف نیست... هری تو این داستان...