Song: Never grow up
By: Taylor SwiftI just realized everything I had is someday gonna be gone...
~~~~~
راستی...
آرزو کنمت برآورده شدن را بلدی؟~~~~~
"جلسه ی آینده بیشتر راجبش حرف میزنیم.تنها کاری که باید برای موفقیت این قرارداد انجام بدید اینه که پشت سر حرف زدن منو تموم کرده و فقط بهم اعتماد کنید.وگرنه دود آتیشی که دارین میسوزونید تو چشم خودتون میره.حالا هم مرخصین میتونین برین."
"ما فقط میخوایم این شرکت مثل قبل پا برجا باشه و مثل گذشته دچار بحران و ورشکستگی نشه خانم لارنس."
سردترین و جدی ترین نگاهم رو به اون مرد خرفت انداختم و گفتم:
"خوبه که فامیلیم رو به خاطر دارید جناب رایدر، لارنس..برپا کننده ی این شرکت.لارنس ها هیچ وقت زیر بار زور و ذلت نمیرن و از حقشون نمیگذرن.بهتره مراقب حرف زدنتون باشید."
تنها چیزی که با نگاهمون رد و بدل میکردیم فقط و فقط نفرت بود.مرد دیگه ای هم که شریکش بود مثل بزدل ها مارو نگاه میکرد و نزدیک بود شلوارشو خیس کنه.
رایدر کتشو صاف کرد و بدون هیچ حرفی همراه شریکش از اتاقم خارج شد.
"کصکش(:/)"
چشم غره ای به در بسته رفتم و روی صندلی چرخدارم ولو شدم اما طولی نکشید که در با شدت باز شد و منو از جا پروند و باعث شد جیغ کوتاهی بکشم.
"خانم چی به اون رایدر گفتین؟از عصبانیت داشت منفجر میشد."
"جولیا خدا لعنتت کنه، تو تاوان کدوم گناه ناکرده ی منی؟شده یه بار مثل آدمیزاد درو باز کنی؟"
دادی که سرش زدم باعث شد آب دهنشو با صدا قورت بده و تو جاش جمع شه.
"معذرت میخوام"
"این که تیکه کلامته"
چشمامو چرخوندم و دوباره رو صندلی خودمو پخش کردم.
"مرتیکه شکم گنده ی دیکهد کونی فکر کرده من نمیدونم پشت سرم بولشت میگه.چندتا تهدیدش کردم تا بفهمه با لبویی مثل شریکش طرف نیست."
"مثل...ترامپ میمونه خانم"
با حرف جولیا بلند خندیدم و شکممو گرفتم.
با یاداوری موهای زرد و کروات همیشه قرمزش بیشتر خندم گرفت و تقریبا اشک تو چشمام جمع شد..
البته که جولیا هم دست کمی از من نداشت.
سعی کردم کمی اذیتش کنم.
خندمو جمع کردم و گفتم:
"نیشتو ببند.منشی درست حسابی که نیستی، خط هارو که اشتباه وصل میکنی، درو هم که بلد نیستی عین آدم باز کنی..وایسادی اینجا هرهر هم میخندی.برو سرکارت."(خانم شیرزاد ورژن خارجی:/)

ESTÁS LEYENDO
Choose Love ||H.S||
Fanfic"میدونی حداقل هفتاد هشتاد درصد زیبایی دنیا به خاطر توئه؟" هری خندید و چال های هلالی شکلشو نشون داد. "الان شد صددرصد" "تو دیوونه ای؟" "نه..من فقط عاشقتم" ............. تو این داستان هری دارک نیست، ددی نیست، قاتل نیست، معروف نیست... هری تو این داستان...