〚 Episode 19 〛
_
_______________
با صدای اروم در برگشت و در حالی که با حوله موهاش رو خشک میکرد سمت در رفت
به ارومی در رو باز کرد و نگاهش روی بکهیون خوابیده روی تخت چرخید!
انگار امگاش خسته تر از خودش بود که اینجوری از خستگی بیهوش شده بود
کای : خوابه؟
برگشت و به برادرش و سهون نگاه کرد
چانیول : اره ... چیشده؟
سهون با کنار زدن هردوشون توی اتاق رفت : باید حرف بزنیم!
چانیول : خب بریم بیرون خوابه
سهون : بیرون بقیه هستن نمیخوام حالا که وقت خوش گذرونی پیدا کردن زهرمارشون کنم
پشت سر کای در اتاق رو بست : اروم حرف بزنید بیدار نشه
کای به دیوار مقابل تخت تکیه داد : با بابا بحثت شده بود؟ چرا انقدر عصبی برگشتی؟
سر تکون داد : چیز خاصی نبود ... فقط یه مشکل بود که بعدا حلش میکنیم
کای : این مشکل انگار خیلی جدی بوده چون وقتی بک اومد تو تراس و دیدت رنگش کامل پرید ... بعدشم که اومد دنبالت!
نگاهش روی امگای خوابیده ش خیره موند
بکهیون خیلی عوض شده بود
حتی اوایل رابطه شون هم انقدر برای این امگا مهم نبود ولی حالا اون حواسش همه جوره بود و این باعث میشد قلبش گرمتر بشه و تندتر بزنه
چانیول : فقط یه بحث جزئی بود راجب شرکت!
نفس عمیقی کشید : یه قراردادی بستم که بابا از طرف مقابل خوشش نمیاد و بحث شخصی میکنه! بخاطر همین بحثمون شد
کای : به هر حال حواست
با سر به بکهیون اشاره کرد : بهش باشه! نباید انقدر استرسی بشه خودت خوب میدونی! مثل قبل نیست که براش مهم نباشی!
چانیول : میدونم
کای : اگر میدونی حواست رو بیشتر جمع کن منم با بابا صحبت میکنم دیگه تو کارات دخالت نکنه! شرایط بکهیون و بچتون توی این ماها حساسه وقت این نیست بابا با دخالتای بیجاش و رفتارای اعصاب خوردکنش اذیتشون کنه
لبخندی به برادر کوچیکترش زد ؛ اون حسابی بزرگ شده بود و این باعث میشه چانیول راحت تر زندگی کنه
دیگه لازم نبود مثل پدرا نگران دوتا برادرش باشه
چانیول : لازم نیست ... دعوا میشه توام دهنت چفت و بست نداره بعد حوصله ندارم بیام بین شما دوتا رو درست کنم
خیره شد به بکهیون : از این به بعد بیشتر حواسم هست
کای ابروهاشو بالا داد : بهتره باشه چون من دلم نمیخواد برادرزادم حتی یکم بترسه! این چند روز که نبودی به اندازه کافی نگران جفتشون بودم
سهون با نیشخند بیشتر بهشون نزدیک شد
YOU ARE READING
Haumea
Fanfiction🔮 Haumea 🧬 Romance • Smut +18 • Omegaverse • Mpreg • Happy end 🥂 Chanbaek • HunHan • KaiSoo • KrisHo 🎩 writer: El ( Elnaz_CH ) 👤 ❄ Editor: Luira ( Eli ) • - من و تو خیلی وقته راهمون از هم جدا شده! از وقتی که احترام همو نگه نداشتیم و همو خورد کر...
