〚 Episode 31 〛
بی قرار از جاش بلند شد و دست توی موهاش کشیدبکهیون : خدای من
نگاهش رو به هورا داد : حالا ... حالا من چه غلطی باید بکنم؟ من ... من حرفای خوبی نزدم
هورا لبخندی بهش زد : ادما عصبی میشن خیلی کارا میکنن مهم اینه بعدش جبران کنی! سخته ولی میشه
بکیهون : من ... من به مادر چان ... راجب چان چیزای خوبی نگفتم
هورا کمی خیره نگاهش کرد و نفس عمیقی کشید : حدس میزدم اما مطمئنم همه ی تقصیرا گردن تو نیست ، میدونم که اون زن برات بد صحبت کرده ! میدونم عصبی و ناراحتت کرده
لبخندی زد : منم اگر مادرشوهرم راجب چانیول یا کریس حرف بدی میزد راجب پسرش بد حرف میزدم اما خب ... هیچوقت پیش ژانگ چیزی نمیگفتم
مکثی کرد : به خود چانیول که چیزی نگفتی ؟
سر تکون داد : نه نه نگفتم
جلوتر رفت و دست بکهیون رو گرفت : هنوزم روی اون حرفایی که زدی هستی؟ راجب چانیول
بکهیون : اصلا ... من فقط عصبی بودم و چیزی گفتم! هیچکدومشون افکار و عقاید واقعیم نبودن
سر تکون داد و بینیش رو بالا کشید : اون زن داشت راجب دیانای من بد میگفت و من تنها سلاحم پسرش بود
هورا بازوش رو نوازش کرد : خودت رو ناراحت نکن مطمئن باش چانیول هم اگر جای تو بود همین کار رو میکرد مهم اینه دل خود چانیول رو نشکوندی
بکهیون : هیچوقت نمیخوام که اینکار رو بکنملبخندی زد و با اشاره به کاناپه ازش خواست تا بشینه
هورا : بیا بشین و بهم بگو اون زن دقیقا چیا بهت گفته
سرش رو کج کرد : البته با خودش صحبت کردم ولی خب مطمئن نیستم که راستش رو گفته باشه پس میخوام از زبون تو بشنوم
بکهیون نفس عمیقی کشید ؛ حتی لازم نبود که بخواد به اون روز فکر و برای خودش یاداوری کنه ، تمام ثانیه ها و کلمات اون روز یادش بود
لباش رو تر کرد و خیره شد به چشمای هورا : گفت دیگه باید کم کم از هم جدا بشیم ... من و چانیول
اب دهنش رو قورت داد : گفت که چانیول به یکی دیگه علاقه داره ، گفت اون یه دختره روانشناسه ! گفت چون توی بچگی ازش جدا شده پیش خانواده ای بزرگ شده که باهاش بدش کردن ... یعنی شما چانیول رو با مادر و پدرش بد کردین
هورا نیشخندی زد و سر پایین انداخت : میدونی از شدت وقاحت سولبین و کیم دو خندم میگیره! هیچوقت و هیچ جوره قبول نمیکنن که چیکار کردن و چیکار میکنن ، قبول نمیکنن که برای بچه هاشون به خصوص چانیول کم گذاشتن
نگاهشو سمت بکهیون برگردوند : ادامه بده
YOU ARE READING
Haumea
Fanfiction🔮 Haumea 🧬 Romance • Smut +18 • Omegaverse • Mpreg • Happy end 🥂 Chanbaek • HunHan • KaiSoo • KrisHo 🎩 writer: El ( Elnaz_CH ) 👤 ❄ Editor: Luira ( Eli ) • - من و تو خیلی وقته راهمون از هم جدا شده! از وقتی که احترام همو نگه نداشتیم و همو خورد کر...