Haumea 36

3.6K 897 764
                                    

〚  Episode 36  〛
 
بکهیون: اوکی ... بذار ببینم کدوممون میبازه

سر تکون داد: باشه صبر میکنم ببینم کدوممون میبازه

کلاسوری که توی کیفش بود رو بیرون آورد و سمت بکهیون گرفت

چانیول: بیا اینو چک کن

امگا بی حال خودش رو، روی کاناپه انداخت و پاهاشو روی میز دراز کرد
چوکری که دور گردنش بود رو به زحمت باز کرد و چانیول تازه متوجه ی لاک های مشکی رنگ یک در میون روی ناخن های کشیده ش شد

چانیول : کلا تغییر کردی نه؟

رد نگاه آلفا رو گرفت و به دستاش نگاه کرد

بکهیون : خوبه؟ هیچ ایده ای واقعا راجبش ندارم؛ هه مین مجبورم کرد

چشماش رو چرخوند : مثلا زنگ زد ببرمش سالن موهاشو رنگ کنه

دستاش رو بالا گرفت : بعد این بلا رو سر من آورد

با تاسف سر تکون داد : میدونم هنوز نقشه های دیگه ام برام داره

خیره شد به چشمای امگا و لبخند زد؛ با وجود اینکه این حرفا رو بدون قصد تحریک کردن و بیشتر عاشقش کردنش میزد باز هم حس میکرد با تموم حرکت ها و کلماتش قلبش تندتر میتپه

بکهیون از کارای هه مین ناراحت بود و چانیول از اون دختر متشکر؛ امگا داشت بدون گارد گرفتن هر تغییری رو پذیرا میشد و این براش جالب بود

بکهیون : حالا فعلا بیخیال هه مین

نگاهشو روی چشمای آلفا ثابت نگه داشت : این قراردادی که ازش میگی... چی هست؟

خم شد و کلاسور توی دست آلفا رو گرفت

چانیول : قرارداد جدید که بستیم، میخوام دو شرکته باشیم؛ هم تو و هم من!

بکهیون نگاهی بهش کرد و با صاف نشستن شروع به خوندن برگه ها کرد؛ این قراردادی که مقابلش قرار گرفته بود از چیزی که فکر میکرد بزرگتر و موفق تر بود

چانیول : اینطوری هم سودهی خودمون بیشتر میشه و هم جای پای من و تو محکمتر از اون شرکت میشه

نگاهش روی پاهای بکهیون چرخید و روی رون هاش ثابت موند : اینطوری نمیتونه زیر چیزی بزنه چون اگر توام باشی ۵۰ به ۵۰ میشیم، ۲۵ تو و ۲۵ من!

نگاهش تا رو چشمای آلفا بالا اومد : فکر میکنی قبول میکنه؟

تکیه به کاناپه داد : از خداشه! شرکتت یه شرکت بی نام نیست، یکی از غولای کره محسوب میشه پس مطمئن باش قبول میکنه

هومی کردن و با انداختن پاهاش روی هم به برگه ها خیره شد

بکهیون : فکر کنم خوب باشه

سر تکون داد : خیلی خوب، کمک زیادی بهمون میکنه

هومی کرد و با گذاشتن برگه ها روی میز و تکیه دادن به پشتیه کاناپه خیره شد به آلفا

HaumeaWhere stories live. Discover now