〚 Episode 41 〛
با بسته شدن چشمای امگا دست زیر بدنش برد و نگهش داشتچانیول : خوبی؟
هومی کرد و سر تکون داد : تمام انرژیم ... یهو رفت
دست روی موهای نرم امگا کشید و به دونه های ریز عرق روی پیشونیش نگاه کرد
چانیول : چون مارک شدی!
نگاهی به صورت چانیول انداخت : میدونستی؟
سر تکون داد : اره
اهی کشید و اجازه داد بدنش توسط الفا کنترل بشه
بکهیون : خب پس چرا اینجا؟
چانیول : خودت باعثش شدی؟
امگا رو توی بغلش بلند کرد و با بردنش توی اتاق روی تخت خوابوندش
چانیول : بذار لباساتو تنت کنم
و با نیم نگاهی به پایین تنه ی لخت بک دوباره سمت توالت رفت و لباساش رو برداشت
گوشیش رو از توی جیبش در اورد و با گرفتن شماره ی جونگین پیش بکهیون برگشت
دومین بوق صدای جونگین توی گوشش پیچیدجونگین : بله
کنار بکهیون روی تخت نشست و با گرفتن پاهاش سمت خودش برش گردوند
چانیول : من و بکهیون میخوایم بریم خونه
جونگین : الان؟
هومی کرد و باکسر بکهیون رو پاش کرد : اره الان
جونگین : چیشده؟ بکهیون خوبه؟
نگاهی به چشمای بسته ی امگا انداخت : نه نیست
صدای زمزمه وار جونگین توی گوشش پیچید : یعنی چی؟
پوفی کشید و بعد از تن کردن پیراهن سفید رنگ امگا ، شلوارش رو پاش کرد
چانیول : مارک شده ... حال نداره اصلا
جونگین: چی؟ اینجا اینکارُ کردی؟
چشم بست : جونگین انقدر سوال نپرس ، به بقیه بگو مامیخوایم بریم یه بهونه جور کن
جونگین : خدایا
چند ثانیه سکوت کرد و بعد صداش دوباره تو گوش چانیول پیچید
جونگین : اوکی حواسم هست
چانیول : مرسی
با قطع کردن تماس، گوشیش رو کنارش روی تخت انداخت
چانیول : میریم خونه
هومی کرد و دستاش رو سمت چانیول باز کرد
الفا با لبخندی خم شد و با بغل گرفتنش، روی پاهاش نشوندش و مشغول بستن دکمه های پیراهنش شدچانیول : خوبی؟
بکهیون : گشنمه
خندید : میدونم عزیزم ... الان میریم خونه یه چیزی میخوریم
ВЫ ЧИТАЕТЕ
Haumea
Фанфик🔮 Haumea 🧬 Romance • Smut +18 • Omegaverse • Mpreg • Happy end 🥂 Chanbaek • HunHan • KaiSoo • KrisHo 🎩 writer: El ( Elnaz_CH ) 👤 ❄ Editor: Luira ( Eli ) • - من و تو خیلی وقته راهمون از هم جدا شده! از وقتی که احترام همو نگه نداشتیم و همو خورد کر...