هری از پنج دقیقه ای که تنها بود استفاده کرد تا سعی کنه تپش قلبش و آروم کنه و ببینه بهترین ری اکشن چیه.و البته دور و برش و ببینه تا یکم اطلاعات به دست بیاره.
کل خونه قدیمی به نظر میرسید. وسایل کهنه و از مد افتاده بودن ولی با شکوه.روی میز حتی یکی از اون تلفن های قدیمی بود که باید با چرخش چرخه ی روش شماره میگرفتی.
شیشه های پنجره با رد شدن باد ازشون جیر جیر میکردن.
این خونه چند سالش بود..
روی دیوار عکسی نبود ولی تابلو های بزرگ با پرتره های قدیمی روشون به چشم میومدن.
یکی از نقاشی ها پسر بچه ی مو مشکی ای و نشون میداد که توی باغی داشت میدوید و میخندید.هری نزدیک تر شد تا نگاه بهتری بکنه که با باز شدن در به سمت در چرخید.
جیمز بود. البته.
-نوشیدنیت و نخوردی.+تشنم نبود.
جیمز جوری که انگار ذهن هری و خونده بود و معما رو حل کرده باشه لبخند زد.
-کسی اینجا نمیخواد تو رو مسموم کنه.+یه بار بر عکسش بهم ثابت شده.
وقتی یه دقیقه گذشت و جیمز جوابی نداد هری دوباره صحبت کرد.
+قرار نیست کسی به من بگه اینجا چه خبره؟
-البته.
هری حس میکرد توی بازی مریضی با جیمز قرار گرفته که تا وقتی که هری بهش التماس نکنه جواب کاملی ازش نمیگیره.
-همه چی به موقعش. صبور باش.هری قدمی جلو اومد و با شجاعتی که نمیدونست از کجا اومده مقابل جیمز وایساد.
+چه بلایی قراره سر ما بیاری؟
-ما نه.
___________________________
لویی تمام تلاشش و می کرد که روی فضای اطرافش تمرکز کنه ولی به سختی میتونست تصویر بدن بی جون دایانا رو از جلوی چشماش دور کنه.
داغی هر قطره اشک و به وضوح حس میکرد که صورتش و می سوزوند. دستش الان برای پاک کردن اشکاش آزاد بود ولی نمیخواست. میخواست درد نبودن دایانا رو حس کنه.ولی بدتر از اون تصور این بود که لویی الان میدونست اگه جیمز جرءت میکنه کسی مثل دایانا رو...
بزاق دهنش و به سختی قورت داد.
بکشه...به راحتی میتونست هر بلایی سر خودشون بیاره. خودشون نه..هری. هریش. هری اون. هری ای که به خودش فشرده بود و قسم خورده بود که نمیزاره بلایی سرش بیاد. هری ای که برای سنش به اندازه ی کافی اذیت شده. هری ای که قرار بود لویی براش آرامش بیاره و الان...
انگشتاش جمع شدن و دستش روی دسته ی صندلی مشت شد.
YOU ARE READING
You can be the Boss daddy
Fanfictionمن بیهوشت کردم از نزدیک ترین آدم های زندگیت جدات کردم با چاقو روی بدنت نقاشی کردم و تو انقدر شکسته بودی که به هر حال عاشقم شی باید فکرش و میکردی که من از چیزی که به نظر میام خطرناک ترم... #1 Gangster #2 Louis Tomlinson #2 Stylinson #3 Larry #3 Larr...