یه سری پارت ها رو حذف کردم، از ادامه ی اخرین پارتی که هنوز هست داستان ادامه داره اگه نیاز دارین پارت 23 رو یه نگاه بندازین..
🌹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هری آخرین سنگ و از کف دستش برداشت و به سمت آب پرت کرد.
حوصلش سر رفته بود که هرچی میندازه اونجوری که میخواد توی آب حرکت نمیکنه و هربار که میره تو آب دوباره بالا نمیاد..
سرش و روی زانوهاش گذاشت. این تنها سنگی نبود که جوابش کرده بود، به جز سنگای دیگه ی کنار اون رودخونه، سنگایی که تو زندگیشم پرت میکرد اونجوری که دوست داشت توی آب نمیوفتاد.
دو هفته از وقتی که دزموند هری و لویی به خونه اورده بود میگذشت..
تو این دو هفته هری هرکاری که هرکسی تو هر شرایطی میتونست کرده بود که بتونه لویی و یه بار دیگه از نزدیک ببینه اما..نشده بود.
به هیچ وجه..
انگار لویی و به دنیای دیگه ای فرستاده بودن. هری هرجایی که فکر میکرد لویی باشه رو چک کرده بود..حتی جاهایی که نمیدونست وجود دارن و جاهایی که اجازه نداشت بره.
ولی لویی..غیب شده بود!
و هری نمیتونست درد بدنش و کنترل کنه..به دست های لویی روی موهاش نیاز داشت..که بتونه بخوابه.
یا به دیدن قیافه ی همیشه سردش
ولی..چشم های پر از احساسش.. هری تازه داشت فکر میکرد اون، اون همه احساس و چجوری توی چشم هاش جا داده بود..یعنی هنوزم اینجوریه؟
به علاوه ی اینکه هری نمیتونست لویی و پیدا کنه، هیشکیم بهش جواب نمیداد!
لئو به سادگی میگفت ازش نپرسه..
زین برگشته بود ولی انگار تمام اتفاقاتی که افتاده بود و از ذهنش پاک کرده بودن! یا فقط نمیخواست راجبشون صحبت کنه و همیشه خیلی ساده بحث لویی و جلوی هری عوض میکرد
پدرشم که..
جما هم که یا بیرون بود یا خونه اتاقش کتاب میخوند. اون تنها کسی بود که عجیب رفتار نمیکرد..اروم بود و به نظر میومد واقعا راجب لویی چیزی نمیدونه.
یعنی ممکنه پیش باباش نباشه؟
یعنی ممکنه به خونه برگشته باشه؟
ولی اگه برگشته..چرا هیچ خبری از هری نگرفته..
هری حس کرد داره بغض میکنه..
توقعات هری زیاد نبود، حتی نمیخواست اتفاقی بیوفته..یا زیاد سوال بپرسه. فقط میخواست یه بار دیگه ببینتش.
سرش و بلند کرد و به خورشیدی که نزدیک به غروب کردن بود نگاه کرد.
"کجایی لویی.." زمزمه کرد.
YOU ARE READING
You can be the Boss daddy
Fanfictionمن بیهوشت کردم از نزدیک ترین آدم های زندگیت جدات کردم با چاقو روی بدنت نقاشی کردم و تو انقدر شکسته بودی که به هر حال عاشقم شی باید فکرش و میکردی که من از چیزی که به نظر میام خطرناک ترم... #1 Gangster #2 Louis Tomlinson #2 Stylinson #3 Larry #3 Larr...
