Chapter 2: Part 1

1.9K 198 247
                                    

خب،

به همون سادگی که نظرم راجب سد اندینگ عوض شد (شاید هپی اندینگ بشه نمیدونم..)

نظرم راجب کامنتاعم عوض شد :/

خیلی دیکتاتوروارانه، صد تا کامنت تو این پارت برای پارت بعدی درخواست میکنم

به فصل دو خوش اومدین :)
پیشنهاد میدم اسلحه هاتون و نزدیک تون نگه دارین..


______________________


"بله مستر"

دستش و بین موهای هری برد و سرش و بالا کشید تا هری روی زانو هاش بلند شد و با لب های لویی که تو نور کم شب صورتی به نظر میرسید مواجه شد.

تازه داشت میفهمید چقدر دیوونه ی اون مرد چشم آبیه، وقتی که نه میتونست از چشم هاش چشم برداره نه از لباش.

ل: اگه بخوای وایسم چی میگی؟

ه:پویزن (Poison- زهر)

ل: پسر خوب.

خم شد، دستش و زیر زانوهای هری برد و بلندش کرد و باعث شد چشم های هری در ثانیه ای گرد بشن. انتظار همچین حرکت آرومی و بعد پرسیده شدن سیف ورد نداشت و وقتی لب های لویی و دید که آروم آروم به شکل نیشخند عصبی درمیومدن فهمید که چیزی که فکرش و میکرد در انتظارشه.

لب هاش و به آرومی روی گردن لویی کشید و زیر لب غر زد.
ل: صبر داشته باش لاو..

لویی چرخید و هری به اتاق مشترکشون برد و بعد از پایین گذاشتن هری در کسری از ثانیه چراغ ها رو خاموش کرد.

پرده ها کشیده شده بودن و حتی چشم های کریستالی آبی لویی هم معلوم نبود ولی تق تق های آرومی و از کنار های اتاق میشنید. به دو دلیل ترجیح داد حرکت نکنه: یک، میترسید به جایی بخوره و دو: لویی همین الانشم عصبی بود.

و بعد گرمای بدن برهنه ی لویی و حس کرد که بدنش و از پشت بغل کرد و کنار گوشش نفس کشید. بی اختیار لب پایینش و بین لب هاش گرفت و با حس دست های لویی که راه خودشون و به زیر تیشرتش پیدا کردن نفسش برید و سرش و عقب کشید.

You can be the Boss daddy Where stories live. Discover now