part 12 : new friends

3.4K 397 31
                                    

با اینکه وقت گذروندون با ایان ، برای نایل و لویی اذیت کننده بود و یه عالمه انرژی ازشون گرفته بود، دو تا جلسه داشتن که باید بهشون میرفتن.



و این جلسه ها خیلی زیاد طول کشیدن و باعث شدن لویی و نایل ساعت هشت و نیم، نه برسن خونه.



دیروقت بود اما ال به لویی قول داده بود هری و تنها نزاره پس تا وقتی اونا برسن پیشش موند.

وقتی اونا رسیدن، هری و ال روی تاب توی باغ بودن. ال خداحافظی کرد و نایل به سمت در راهنماییش کرد..



هری میخواست به سمت در بره و بره تو تا با لویی رو به رو نشه..ال مجبورش کرده بود کت بپوشه چون بیرون سرد بود و کت لویی دم دست بود.



هری نمیخواست لویی تو کت خودش اونو ببینه.


یه قدم رفت عقب ولی نتونست ازدست لویی فرار کنه. بهش نزدیک شد و جلوش وایساد. لویی دستاشو برد جلو و شروع کرد دکمه های کت هری بستن..



هری آدرنالین و تو خونش حس کرد که به گونه هاش حمله ور میشدن..
لویی صورت قرمز هری و دید..



"چیکار دارین میکنین.."


+نمیخوام تبت بدتر شه. قراره مواظبت باشم..


"چ..چرا؟"


لویی پایین ترین دکمه رو بست و به هری نگاه کرد. هری داشت به دستای لویی نگاه میکرد.


لویی انگشتاش و گذاشت زیر چونه ی هری و اروم صورتش و اورد بالا. خیلی اروم. که بهش نگاه کنه.
پوست هری نرم بود.
هری ظریف بود..



+یه قرارداد امضاکردیم..قراره مواظبت باشم



هری همونجوری که چونش بین انگشتای لویی بود پایینو نگاه کرد و با پایین کتش بازی کرد. و باعث شد لویی تو دلش لبخند بزنه..



"اما من.. بهشون وفادار نبودم چرا شما هنوز سر قرارداد هستین."


لویی سرشو خم کرد تا بتونه با هری چشم تو چشم شه.

هری شوکه نگاش کرد.



+چون من زیر قراردادم نمیزنم. چون تو بچه ای. من اشتباه میکردم که فکر میکردم میتونی با امضا به من تعهد بدی. این تقصیر تو نیست.



هری نمیدونست باید خوشحال بشه یا نه..اعتماد لویی بهش از بین رفته بود ولی گفته بود که تقصیر هری نیست..



"میدونم زدم زیر قولم یه جورایی..ولی من بچه نیستم. میتونم تعهد بدم. میتونم مراقب خودم باشم."



+آها..
لویی لبخند زد و رد شد و رفت سمت در..

هری لویی و نمیفهمید. گیجش میکرد. هری هم رفت به سمت در.


You can be the Boss daddy Where stories live. Discover now