با این آهنگ بخونین:Bring me to horizon- can you feel my heart
لذت ببرین..🌹
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سقف سفید با طرح های شکل گل که اونا هم به رنگ سفید بودن..
اتاقی که لویی برای هری اماده کرده بود.
اتاقی که هری این مدت شبا توش میخوابیده..
روی تختش نشست و از پنجره بیرونو نگاه کرد
با نگرانی چشم هاشو بست و دستشو توی موهاش برد.
دیگه..وقت رفتنه.قبل اینکه بفهمه قطره اشکی روی دستش افتاد که داشت روی ملافه طرح میکشید.
نگرانی تمام وجودشو پر کرده بود
و هیجان..
هیجان رفتن؟
خونه؟
یا
دلتنگی ای که از همین الان حسش میکرد..ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعد لباس پوشیدن از اتاقش بیرون رفت. با نگرانی پله هارو طی کرد و با دیدن مرد چشم آبی آشنا پشت میز صبحونه، میله ی کنار پله رو تو دستش فشار داد..
هری داری چیکار میکنی؟
سعی کرد افکارش و پس بزنه.
اون دلش واسه لویی تنگ میشد؟ البته..
ولی این واسه خودش بود، نه؟ بهتر بود اینجوری فکر کنه.هری بی صدا رفت و پشت میز نشست. لویی بدون بلند کردن سرش از روی ورقای جلوش، نیشخند زد و چاییشو نوشید..
"صبح به خیر"
-صبح به خیر هری..
لویی زمزمه کرد. انگار درگیر کار مهمی بود.هری برای خودش چایی ریخت و لیوانشو بین دستاش گرفت..قبل اینکه بفهمه چیشده، به لویی خیره شده بود.
این مثل یه تله بود! وقتی بهش نگاه میکرد نمیتونست بس کنه.
دستاش و زیر نظر گرفت..ساق دست های بلندش که استخون ها و رگاش به ظریفی از روش معلوم بودن.. دستشو دنبال کرد به شونش رسید و گردنش که رگ هاش هرچند وقت یک بار برجسته میشدن و هری میتونست نبضشو ببینه.. لب هاش که با دندوناش گاز گرفته میشدن و چشم های آبی لعنتیش..
"صبحونتو بخور و بهم خیره نشو"
هری سرشو سریع پایین انداخت و یکم از چاییش خورد.
"ببخشید.."همون موقع که هری پایینو نگاه کرد، چشمای لویی روش تنظیم شدن..انگار همونقد که هری میخواست نگاش کنه لویی هم میخواست.
حقیقتا دلش نمیخواد هری و پس بده..
کمتر از پنج دقیقه بعد هری پاشد و گفت میخواد بره باغ قدم بزنه..
لویی از پنجره ی بلند اتاق غذاخوری بهش نگاه کرد..
YOU ARE READING
You can be the Boss daddy
Fanfictionمن بیهوشت کردم از نزدیک ترین آدم های زندگیت جدات کردم با چاقو روی بدنت نقاشی کردم و تو انقدر شکسته بودی که به هر حال عاشقم شی باید فکرش و میکردی که من از چیزی که به نظر میام خطرناک ترم... #1 Gangster #2 Louis Tomlinson #2 Stylinson #3 Larry #3 Larr...