چند روز از آخرین باری که خاطراتم نوشتم میگذره
این روزا حسابی سرم شلوغه
دنبال یه خونه گشتن و هماهنگی با صاحب خونه در شهری که آشنایی باهاش نداری کار آسونی نیست
نمیدونم در اینده چی پیش میاد
درسته من از اینجا میرم
اما احساس میکنم گوشه ای از قلبم اینجا جا میذارم
چرا هنوز نتونستم با نبودنت کنار بیام؟[جیمین]
YOU ARE READING
𝚏𝚛𝚘𝚖 𝚖𝚎 𝚝𝚘 𝚢𝚘𝚞
Romance﴿اَز مَـــنـ بــِـه تُــــو﴾ جیمین بعد از دریافت کارت نامزدی تهیونگ احساس پوچی میکنه. میخواد از همه چیز فاصله بگیره حتی از آدمهای اطرافش. بخاطر همین به ساختمانی جدید نقل مکان میکنه و در اونجا با همسایه ی مرموز و تتودارش اشنا میشه. *** فصل اول[کامل...