دیوونگی اگه بگم یکی کاملا شبیه بهت دیدم؟
اون که تو نبودی تهیونگ؟
جالب اینجاست که مثل احمقا دنبالش میکردم
همه چیزش به تو شباهت داشت حتی چروک های ریز گوشه ی چشمش اما نگاهش نه!
وقتی تصادفی چشمامون در هم قفل شد هیچ احساسی بینمون شکل نگرفت، احساسی که با دیدن تو در من شکفته میشد
حالا دیگه مطمئنم دیوانه وار عاشقت بودم
فقط تو
نه کس دیگه ای
[جیمین]
VOUS LISEZ
𝚏𝚛𝚘𝚖 𝚖𝚎 𝚝𝚘 𝚢𝚘𝚞
Roman d'amour﴿اَز مَـــنـ بــِـه تُــــو﴾ جیمین بعد از دریافت کارت نامزدی تهیونگ احساس پوچی میکنه. میخواد از همه چیز فاصله بگیره حتی از آدمهای اطرافش. بخاطر همین به ساختمانی جدید نقل مکان میکنه و در اونجا با همسایه ی مرموز و تتودارش اشنا میشه. *** فصل اول[کامل...
